[You must be registered and logged in to see this image.]
خويشاوندان همسر كه در كارها دخالت مي‌كنند (فاميل فضول‌)‌، رئيس ارباب منش‌، بچه‌اي كه دائما گريه مي‌كند‌ همسايه بد چشم، همكار غرغرو، نمونه‌اي از افراد نامتعارف هستند كه شما ترجيح مي‌دهيد همه آنها را به‌عنوان آدم‌هاي بي‌مصرف تلقي كنيد. اين ليست افراد بي‌خاصيت در زندگي زياد است.
خوشبختانه اصول و نكاتي وجود دارند كه كمك مي‌كنند تا با اين افراد ارتباط بر قرار كنيم‌.اگر شما چنين افرادي در زندگي خود داريد احتمالا فكر مي‌كنيد كه ارتباط با اين افراد غيرممكن است. اما در واقع اين افراد صخره غيرقابل نفوذ نيستند‌، انسان هستند‌. و انسان‌ها از قواعد روان‌شناسي و رفتارهايي پيروي مي‌كنند كه شما مي‌توانيد از آنها بهره ببريد‌.

اين مقاله اصولي را ارائه مي‌دهد كه روابط غيرممكن اين افراد را به نكاتي براي ارتباط مؤثر تبد‌يل مي‌كند. دنيا پر از افراد مشكل‌دار است كه البته اين افراد هم ممكن است كه فكر كنند شما هم افراد مشكل‌داري هستيد‌. نكاتي كه در ادامه آمده است به شما كمك مي‌كند تا در زندگي روزمره خود با اين افراد ارتباط برقرار كنيد.

چه روش‌هايي در ارتباط با افراد مشكل‌دار مؤثر نيست‌؟

راه حل دادن‌‌: عبارت معمولي كه نشان‌دهنده راه‌حل هستند‌، شامل: چه مي‌شود اگر تو...
اين كار را نكن...و اين كار را بكن...

و اينكه به افراد بگويي چه بايد بكني مؤثر نيست‌. خود اين راه‌حل‌ها ايجاد مشكل مي‌كند. هرچه بيشتر به افراد راه حل بدهيد، از شما و پيشنهادات شما بيشتر دور مي‌شوند.
موعظه كردن‌: عبارت معمولي كه موعظه كردن را نشان مي‌دهد مانند: تو مي‌بايست...
براي تو خوب است كه...

اين عبارات را مي‌توان چنين تعريف كرد: كاربرد آنچه درست و غلط است‌، خوب وبد‌، سياه و سفيد‌، براي كمك و ترغيب ديگران.‌

البته احساس گناه و ديگر احساساتي كه در نتيجه عبارات موعظه‌كننده حاصل مي‌شود‌، افراد مشكل‌دار را تغيير نمي‌دهد (حتي يك نفر را )

شكايات: كاشكي او آنقدر مزاحم نبود.

انتقاد: از انتقاد پرهيز كنيد زيرا كه ترغيب برانگيزاننده‌اي نيست‌. انتقاد تعارض را تشديد مي‌كند‌. افرادي كه مورد انتقاد قرار مي‌گيرند احساس نقصان‌، بي‌ارزشي و بي‌اهميتي مي‌كنند.

10 اصل در ارتباط با افراد مشكل‌دار

1- جهان را همانطور كه خودتان مي‌خواهيد مي‌بينيد. اكثر مقالاتي كه نكاتي را براي ارتباط با افراد مشكل دار ارائه داده‌اند‌، متمركز بر افراد هستند‌، بنابر اين مشكل اصلي را ناديده گرفته‌اند. آنها خود، مشكل هستند. اما شما نقش مؤثري را در رفتار اين افراد بازي مي‌كنيد‌. مشكلات از ادراك شما ماهيت مي‌گيرند. سپس از عكس‌العمل شما‌. كارل يونگ معتقد است كه ما شخصيت‌هاي مورد تنفر خود را سركوب مي‌كنيم، كه اين امر با از خود راندن افراد ‌ نمايان مي‌شود‌.

ادوارد ويتمونت يكي از روان‌شناسان و دستيار يونگ، مي‌نويسد: از چند نفر بخواهيد كه توضيحي در مورد نوع شخصيتي كه براي آنها غيرقابل تحمل‌، مورد نفرت و مطرود آنها بوده و نمي‌توانند با او ارتباط برقرار كنند، ارائه دهند. مطمئنا آنها توصيفي از خصوصيات شخصيتي سركوب شده خود را ارائه خواهند داد. يك توصيف از خود كه كاملا ناآگاهانه است و بنابراين همواره و همه جا به اين دليل كه اثر آن‌را از ديگران دريافت مي‌كنند‌، عذاب خواهند كشيد‌.

اين خصوصيات براي آنها غيرقابل‌قبول هستند زيرا كه بخش سركوب شده وجود آنها را نشان مي‌دهد. در واقع تصوير خود شما افراد را سرسخت و مشكل‌دار مي‌كند‌. قويا شما را تشويق مي‌كنيم تا در حد امكان به آنچه در خود انكار مي‌كنيد‌، توجه كنيد زيرا كه مي‌تواند تصوير سركوب شده خو‌د شما باشد. سايه‌اي كه در ديگران مي‌بينيد‌، آن چيزي است كه در گذشته از آن غافل بوده‌ايد.

2- فكر كامل بودن و درست بودن خود را كنار بگذاريد. هنگامي كه با كسي وارد گفت‌وگو مي‌شويد اين فكر را كه او را درست كنيد باعث مشكل‌دار شدن خود شما مي‌شود.

3- قلب خود را پاك كنيد، ذهن خود را بگشاييد. اغلب، تجربيات گذشته ما در مورد افراد باعث مي‌شود كه در رفتار كنوني خود نيز با آنها برخورد داشته باشيم (حتي اگر آنها تغيير كرده باشند). ممكن است شخصي كه در ذهن شما فردي منفي تلقي مي‌شده‌، به مرور زمان به فردي مثبت تغيير كند‌. ببخشيد؛ قلب خود را به روي ديگران بگشاييد، آنگاه ذهن خود را در مورد چرايي مشكل ديگران پاك كنيد.از نتيجه‌گيري رفتار ديگران به‌عنوان فرد مشكل‌دار بپرهيزيد. شما حقيقت واقعي را نمي‌دانيد و حقيقت را با قضاوت‌ها و ترس از خود‌تحليلي‌‌، سد مي‌كنيد‌.

4- از افراد مشكل‌دار در‌خواست‌هايي بكنيد‌. اين ترسناك است‌، اما درخواست كردن از افراد سرسخت و آزار‌دهنده به شما كمك مي‌كند و تعارضي كه در آنها وجود دارد در شما ايجاد تغيير مي‌كند‌. اگر موجودات زنده با چالش‌ها مواجه نشوند‌، رشد نمي‌يابند‌. اينگونه افراد موجب چالش شما شده و باعث رشد در شما مي‌شوند.

5- فعال باشيد‌، نه منفعل‌. افراد منفعل از كليه شرايط موجود مي‌نالند‌. و رفتارهاي بد را مقابله به مثل مي‌كنند‌. و سعي در تغيير ديگران دارند. گوناگوني طبيعت آدمي باعث سر سختي و مشكل دار شدن آنها مي‌شود. افرادي كه فعال هستند بدون توجه به محدوديت شرايط آنچه را مي‌خواهند ايجاد مي‌كنند.

6- مسئوليت احساسي را كه داريد‌، بپذيريد‌، قرباني نباشيد‌. افراد را به خاطر احساس بدي كه در شما ايجاد كرده‌اند سرزنش نكنيد‌. جلوي ورود و خروج افراد به حالات احساسي و عاطفي خود را بگيريد‌. دست از سرزنش كردن برداريد تا خود را از رفتار مشكل‌دار افراد رها كنيد‌. شما نبايد بار مشكلات و رفتارهاي افراد را به دوش بكشيد. هنگامي كه از فكر كردن در مورد افراد به‌عنوان افراد پست و بد ذات دست برمي‌داريد و ذهنيت قرباني بودن را رها مي‌كنيد، سريعتر روي راه حل فكر كرده و كمتر از لحاظ احساسي خشمگين مي‌شويد.

7- مشكل مدار باشيد نه فرد‌مدار. افراد مشكل دار‌، يك مشكل سخت دارند و تلاش مي‌كنند تا از تنها راه ممكن‌، آن‌ را حل كنند‌. خود افراد مشكل نيستند‌. بر مشكل تمركز كنيد‌، نه بر فرد‌. يك نكته اساسي جدا كردن مشكل از فرد است‌. رفتار آنها‌، حتي رفتار شما‌، يا مسئله ديگر مشكل است.

8- نياز‌هاي بر آورده نشده را پيدا كنيد‌. اين افراد نياز‌هاي برآورده نشده‌اي دارند وقتي فردي عصباني، ناراحت، افسرده، يا عصبي است، تلاش مي‌كند تا نيازي را بر آورده سازد‌، اگرچه اغلب به خوبي بر آورده نمي‌شود. به نياز نهفته اين افراد توجه كنيد در اين حالت شما انسان ديگري خواهيد يافت اين شما را قادر خواهد ساخت كه با دلسوزي با او ارتباط برقرار كنيد‌.

9- مستقل باشيد وابستگي نوعي بيماري است‌. در اكثر افراد‌، استقلال‌، آزادي و قدرت وجود دارد. افرادي كه در موضع قدرت قرار دارند‌، خوشبختي و موفقيت خود را با استقلال آشكار و بيش از حد‌، از بين مي‌برند‌. چنين افرادي همه كارهاي خود را انجام مي‌دهند، وسواس زيادي به خرج مي‌دهند و برايشان دشوار است كه به كار فكر نكنند‌، و به راحتي از مخالفت ديگران با تصميم‌گيري‌هايشان‌ عصباني مي‌شوند.

10- انعطاف پذير باشيد. اگر از نكات و اصول ذكر شده شكست خورديد اين به اين معنا نيست كه اين اصول مؤثر نيستند. بلكه به اين دليل است كه به خوبي به آنها عمل نكرده‌ايد‌. اين اصول و نكاتي كه براي شما ارائه شده شكست نمي‌خورند زيرا كه اصول ارتباط مؤثر هستند‌. اغلب افراد كه با افراد مشكل‌دار وارد گفت‌وگو مي‌شوند، احساسي حق به‌جانب دارند ( اصل‌2 ) و يا اينكه سعي دارند فرد را تغيير دهند‌.

شروع مذاكره با اين نيت كه من مي‌توانم فرد را تغيير دهم شكست را تضمين مي‌كند. مي‌بايست خود را از پيامدها جدا بدانيد و منتظر نتايج خاصي نباشيد. اگر اين اصول و نكات باعث نتايج مطلوب شما نشد‌، بيشتر به مشكل فكر كنيد‌. با انجام اين كار شما قلب خود را پاك كرده و ذهن خود را مي‌گشاييد‌، ايجاد‌كننده وقايع بوده و مشكل‌مدار مي‌باشيد‌.

مشكلات سخت دير‌تر حل مي‌شوند. هر روز احتمالات مختلفي از وقايع وجود دارد‌. احساسات‌، تفكرات و نگرش‌ها طي زمان تغيير مي‌كنند. يك اقدام ناموفق در ارتباط با افراد مشكل‌دار ممكن است مشكل را حاد‌تر كند‌، اما پيروي از اين اصول و نكات در برقراري با اين افراد مشكل را راحت‌تر مي‌كند.

towerofpower.com.au