نوید" ما مشکل بی خواستگاری دختران را حل میکنیم..

سلام سلام سلام
اینجانب و همون دوستم که به سلامتی لب به سخن گشود و کتاب را به یاری گرفت ؛ افکاری نو در سر داریم..
1)از اونجا که این دوستم فوق العاده گرفتار جو میباشد(حالا اینو داشته باشین)
دوست ما ورداشته یه کتاب مدیریتی میخونه" در عرض یک روز خوندن اون کتاب و البته در نظر گرفتن بند اول و آخر بالا در این فکر فرو رفت که چرا برنامه های مدیریتی جهان اینقدر درب و داغونه " خلاصه ما پیشنهاد دادیم بیا و شما به واسطه ی همون یه کتابی که خوندی درستش کن ..
از اینجا به بعد محرمانست؛بین خودمون بمونه(ممکنه یکی دیگه برنامه رو به اسم خودش ثبت کنه..)

برای شروع" فکری واسه حل مشکل بی خواستگاری بانوان ترشیده ی دم بخت:

1) با توجه به آمارهای گرفته شده" نود و نه درصد جوانان افسرده را دختران دم بخت تشکیل میدهند" و در تحقیقات ثابت شده که این افسردگی به دلیل سرکوفتهایی است که اهالی خانه و خویشان به دخترک بی نوا میزنند.
برای مثال: ما چندی پیش یکی از دوستان دوره ی راهنماییمونو دیدم" در شادی دیدار به سر میبردیم که دوست ما گفت:إ إ إ فائزه هنوز عروس نشدی..!!!!!!!!!!!!!!!!!
برادران دخالت نکنن" در این موضوع خواهران بهتر میفهند که چه به دل آدم میاد.
در همین باب شاعر شیرین سخن فرموده : ((آتش بگیر تا بدانی چه میکشم))

و اما برای جلوگیری از این افسردگی ما در صددیم برای خواهران نیز یک دوره ی سربازی ترتیب دهیم تا بدین وسیله فکرشان را از این غم بزرگ منحرف سازیم.

2) و اما از انجا که گذر زمان مثل باد میگذرد " ما به زمانی اندیشیدیم که بانوی محترم از سربازی برگشته و هنوز بی خواستگاری دامن گیرش است . و چه بسا همین سربازی ضربه ای دو چندان به بانو وارد کند( آخه اون موقع بهت میگن: اه اه سربازیتم تموم شده ..؟!! بعد تو دلشون میگن: اونوقت هنوزم خواستگار نداری)
اما نگران نباشید" این مشکل قابل حل است .
عامل موفقیت ما در مدیریت" اجرای یک برنامه و حل چند مشکل است ( یا همون یه تیر و دو نشون خودمون )
با توجه به کمبود بودجه ی دولت و زیادی پسران از خدا بی خبر مانده ی دم بخت که به هیچ صراطی جهت شاد کردن دل دختران بی نوا هدایت نمیشوند" طی یک سری حساب کتاب به این نتیجه رسیدیم باید به هر پسری به قید قرعه شماره حساب یک بانو داده شود و تا زمانی که پسر فکر ازدواج و حتی خواستگاری هم به ذهنش خطور نکرده ماهیانه به آن شماره حساب مبلغی را به عنوان عوارض بپردازد.

جدول مبلغ پرداختی
سن مرد مجرد حکم داده شده
20-23 ساله 200 هزار تومان
23-25 ساله 285 هزار تومان
25-28 ساله 365 هزار تومان
28-30 ساله 495 هزار تومان(از این سن به بعد به هیچ وجه چک و سفته پذیرفته نمیشود)
30-32 ساله 600 هزار تومان و چنانچه فرد زمین یا مسکنی تهیه کرده باشد یک دانگ آن را باید به نام کند.
32-35 ساله 673 هزار تومان و دو دانگ خانه یا زمین به همراه نیمی از ماشین(البته باید توجه شود که نیمه جلویی ........................که فرمان در آن نیمه قرار گرفته است به نام شود)
35-38 ساله 902 هزار تومان و چهار دانگ خانه به همراه همه ی ماشین به نام شود
38 – 40 ساله 1 میلیون و کل خانه ی مسکونی و ماشین به همراه نیمی از تمامی اموال به نام شود.
40 به بالا شرمندم آقا جرمت زیادی رفته بالا (ابتدا کل دارایی به نام شود؛ سپس برای عبرت گرفتن سایرین در ...................مرکز شهر به دار آویخته شود)

سلام فائزه خانم
يه زماني خانم ها زود ازدواج مي كردن :)
الان ديگه هيچ خانم باكلاسي زير 27 يا 28 سال اسم ازدواج هم نمياره :D

إ إ إ إ واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اه اه اه آقا من انگشت می زنم از این لحظه به بعد از باکلاسی استعفا دادم.. :D
البته آقا فرهاد شمام سادگی نکن" از قدیم گفتن گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده (حکایت یارو خواستگار نداره " پز میاد که من قصد ازدواج ندارم ..)
البته " البته
من لازم است در اینجا موضوعی رو متذکر بشوم
به هیچ وجه فکر نکنین من به فکر دخترام" باور کنین من فقط به سر و سامان دادن برادرا فکر میکنم
:bball:

عرض سلام و ادب
فرهاد راست مي گه فائزه خانم عزيز
الان اگه خانوومي زير 30 سال ازدواج كنه بقيه خانم ها بهش مي خندن كه ديوانه حالا چه عجله اي داشتي حتما بايد همين حالا خودتو درگير شوهر و بچه و زندگي مي كردي تو هنوز مي تونستي كلي تفريح كني و خوش باشي چرا خودتو الكي درگير كردي؟؟ برو برو كه زندگي تو باختي بچه گي كردي؟ برو ديگه نبينيمت!!!!! :[نیشخند]:

البته لازم ميدونم حضور برادران گرامي عرض كنم كه يكي از مهمترين دلايل اين جريان كه به يك مد تبديل شده تورم بالا در جامعه و عدم استطاعت مالي آقايون هستش :D
مشكل اصلي از خانوم ها نيست البته آقايون هم زياد مقصر نيستن مقصر اصلي جامعه و كشوري هست كه در اون زندگي مي كنيم كه با مديريت صحيح و بي نقص حضرات خودش شرايطي رو ايجاد كرده كه آقايون توي خرج خودشون هم موندن و اصلا جرات نمي كنن مسئوليت زندگي شخص ديگه اي رو هم قبول كنن.

اه اه انگار راس راسی قضیه داره جدی میشه هااااااااااااااااا ...
از اونجا که مخ ما در مسائل جدی قفل میکند بنده از دادن هر گونه جوابی برای دفاع از خود معزورم مگر انکه مثل همیشه چرت و پرتهای بنده را پذیرا باشید..
اولا) آقا فرهاد و آقا کاوه چنانچه قصد دارین با مخالفت از زیر بار این قرض شانه خالی کنید ( شرمنده اقا اینجا دیگه پارتی مارتی ور نمیداره هااااا )
دویمن)آقا کاوه خیالت راحت که بنده هرگز از جانب هیچ دوستی همچین حرفی نمیشنوم" چرا که 99 % دوستان بنده دیروز رفتند برای ثبتنام کودکان دلبندشان برای کنکور (اون یه درصدم که خالی گذاشتم در واقع فقط واسه این بود که از رفتن هرچه بیشتر ابروی بنده جلوگیری به عمل آمده باشد)
سیمن) حالا بابا مگه این برنامه فقط واسه ی من ریخته شده (اصلا نکنه من مزدوجم" ای داد بیداد <به حق چیزای باور نکردنی>)
.......................................
ولی از شوخی گذشته:
حالا که قضیه جدی شده" خدمت حضرات عرض میکنم" من کلا آدم ساده ایم ؛اصلا اهل قرتی پرتی اومدنم نیستم(اصلانم حاضر نیستم فرصتای خوب زندگیمو بخاطر حرف بقیه از دست بدم" من چه میدونم بقیه ی دخترا دلیل ازدواج نکردنشون چیه؟ من دارم با فکر خودم زندگی میکنم ؛ خواهر منم تو 28 سالگی به زور اطرافیان ازدواج کرد ... که بازم به من مربوط نمیشه" من افکار خودمو دارم )
ولی ازین باب که آقا کاوه فرمودند که آدم چرا باید به این سرعت خودشو بندازه تو هول و ولا" تا حدی من باهاتون موافقم " ولی خب کنار این لذت از همه جا و همه چیز فارغ بودن ؛ یه مشکلاتی هم هست؛ البته این موضوع کاملا شخصیه " در همین حد که معمولا امنیتی که یه خانوم متاهل تو جامعه داره به مراتب بیشتر از یه دختر مجرده "
کمتر مردی به خودش جرات میده به یه زن متاهل بگه بالا چشت ابروئه (کاری به روابط مرد و زن متاهل ندارما " اون بحثش جداست ) " ولی چیزی که من تو جامعه ام دیدم " مردا خیلی راحت در مقابل یه دختر جسارت پیدا میکنن
(من این امنیت رو به همه ی اون خوشیا ترجیح میدم ..)
(حالا یه خورده هم از عالم دیوونگی بگم " من خیلی دوست دارم بدونم مفعول یادداشتای شبانم کیه ؟
من عاشق عشقم" عاشق بودن رو دوست دارم ..
به نظرم ارتباط طراوت دل آدم به دوست داشتن مثل رابطه ی زنده بودن با هواست )