Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionبرای ماندن عشق... Emptyبرای ماندن عشق...

more_horiz
در هزارتوی تنهایی دنیایی که انسانهایش سرشار از حس درد و دوری اند،
در سیل بی سرانجام انسان هایی که عاشق می شوند
یک دوست، یک هم سخن،
یکی که هرگز نگوید چرا؟
هرگز نگوید دیر کردی
هرگز نگوید کجا بودی
و هرگز به دست های خالی تو نگاهی نکند
رویای تازه ای است.
ولی کسی همیشه هست
همین جا
کنار هر درد دوری
کنار هر تاب و طاقت
کنار هر اشک گرم
کنار هر بغض تر
همین جاست...
و همیشه هست
حتی از میان شلوغی کسل کننده ی آدمهای مبهم صدای دوست رو می شنود
حتی وقتی هیچ کس نگاهت نمی کند او به تو خیره شده و منتظر شکفتن غنچه ی لبهای توست تا بشکفد و اسمش را صدا بزند
حتی یک بار هم سلامت را بی پاسخ نمی گذارد.
نمی دانم خدا که عشق را آفرید، به کدام شعله اش رنگ آفرین زد:
شور؟
آتش؟
اشک؟
فراق؟
نگاه منتظر؟
در راه ماندن؟
یا احساس لطیف لبخند ؟

شاید خدا خود شور شیرین و نزدیک این قافله است...
و مقصدی نرسیدنی
وصالی دست نیافتنی....
تا عشق بماند و
انتظار رسیدن...

descriptionبرای ماندن عشق... Emptyدل بی مشتری

more_horiz
دلم را سپردم به بنگاه دنیا


و هی آگهی دادم اینجا و آنجا


و هر روز


برای دلم


مشتری آمد و رفت

و هی این و آن

سرسری آمد و رفت

*

ولی هیچ کس واقعا

اتاق دلم را تماشا نکرد

دلم قفل بود


کسی قفل قلب مرا وا نکرد

*

*

*


یکی گفت:
چرا این اتاق
پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است

*
و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟

*
و فردای آن روز
مریم آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه
پشت خود بست

*
و من روی آن در نوشتم:
ببخشید، دیگر
برای شما جا نداریم
از این پس به جز او
کسی را نداریم
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply