مؤمن هرگز در بنبست قرار نمىگيرد، چون خدا ولى و سرپرست اوست و او را از تاريكىها و ظلمات خارج مىكند «يخرجهم من الظّلمات الى النّور»(بقره، 257)
مؤمن يك سرپرست دارد و او خداست، «اللّه ولىّ الذين آمنوا...»(بقره، 257) ولى كسى كه دستش در دست خدا نباشد، هر لحظه يك نفر دستش را مىگيرد و به هر سمتوسويى كه بخواهد، مىبرد، او به جاى يك سرپرست، سرپرستان متعددى دارد، «والذين كفروا اوليائهم الطاغوت» آرى، راه حق يكى است؛ ولى راههاى باطل متعدد است، لذا در قرآن كلمهى «نور» مفرد آمده؛ ولى كلمهى «ظلمات» جمع آمده است، در نور امكان حركت، رشد، اميد و آرامش وجود دارد؛ امّا در ظلمات، دغدغهى روانى، ركود، تحيّر و ترس مىباشد.
حضرت يوسف در دعوت به توحيد، با رفقاى زندانى خودش اينگونه استدلال كرد، «يا صاحبى السّجن ءأرباب متفرّقون خيرٌ أم اللّه الواحد القهّار»(يوسف، 39.) اى دو يار زندانى من! آيا خدايان متعدد و پراكنده بهترند يا خداى يگانه قدرتمند؟
كوتاه سخن آنكه راضى كردن يك خدا زودتر و آسانتر است؛ ولى راضى كردن خدايان و اربابان متعدد يا نشدنى است و يا سخت و طاقتفرسا. آرى، خدا يكتاست، «قل هو اللّه أحد» و زود راضى مىشود، «يا سريع الرضا» در نتيجه در صورت يكتاپرستى است كه انسان آرامش و اميد پيدا مىكند.
ظهر دعا بودند، شبانه روز در حال تلاش و كوشش نيز بودند. در روايت مىخوانيم كه دعاى افرادى كه بيكارند وهيچ تلاشى نمىكنند، مستجاب نمىشود.
مؤمن يك سرپرست دارد و او خداست، «اللّه ولىّ الذين آمنوا...»(بقره، 257) ولى كسى كه دستش در دست خدا نباشد، هر لحظه يك نفر دستش را مىگيرد و به هر سمتوسويى كه بخواهد، مىبرد، او به جاى يك سرپرست، سرپرستان متعددى دارد، «والذين كفروا اوليائهم الطاغوت» آرى، راه حق يكى است؛ ولى راههاى باطل متعدد است، لذا در قرآن كلمهى «نور» مفرد آمده؛ ولى كلمهى «ظلمات» جمع آمده است، در نور امكان حركت، رشد، اميد و آرامش وجود دارد؛ امّا در ظلمات، دغدغهى روانى، ركود، تحيّر و ترس مىباشد.
حضرت يوسف در دعوت به توحيد، با رفقاى زندانى خودش اينگونه استدلال كرد، «يا صاحبى السّجن ءأرباب متفرّقون خيرٌ أم اللّه الواحد القهّار»(يوسف، 39.) اى دو يار زندانى من! آيا خدايان متعدد و پراكنده بهترند يا خداى يگانه قدرتمند؟
كوتاه سخن آنكه راضى كردن يك خدا زودتر و آسانتر است؛ ولى راضى كردن خدايان و اربابان متعدد يا نشدنى است و يا سخت و طاقتفرسا. آرى، خدا يكتاست، «قل هو اللّه أحد» و زود راضى مىشود، «يا سريع الرضا» در نتيجه در صورت يكتاپرستى است كه انسان آرامش و اميد پيدا مىكند.
ظهر دعا بودند، شبانه روز در حال تلاش و كوشش نيز بودند. در روايت مىخوانيم كه دعاى افرادى كه بيكارند وهيچ تلاشى نمىكنند، مستجاب نمىشود.