تاكنون كه موفق نشده است؛ زيرا در مركزى كه براى عدالت و حقوق بشر تشكيل شده، بزرگترين تبعيض (حقِ وِتو) موجود است. تنها قانونى كه از تحريف و خطا و خواستههاى شخصى و حزبى و قومى و نژادى و هوسهاى فردى و اجتماعى دور باشد مىتواند به اختلافات پايان دهد.
معمولاً قانونهاى بشرى انذار دارد؛ ولى بشارت ندارند. جريمه و كيفر هست؛ ولى تشويق نيست.
دستنوشتهها و قانونهاى بشرى از غيب و آينده و حتى از گذشته، هيچ خبر درستى ندارد.
قانونهاى بشرى، از فكر و علم محدود بشر برخاسته و محدود نمىتواند براى روح بىنهايت طلبِ برنامهريزى كند.
هر پشيمانى از طرف انسان، نشانه نقص علم و عقل اوست.
قانونهاى بشرى، قداست ندارد.
قانونهاى بشرى، جامعيّت ندارد.
در قانونهاى بشرى، تضادّ و تعارض موج مىزند؛ ولى تمام انبيا يك راه و يك هدف و يك حكم دارند. «فبعث اللّه النبيّين... لِيَحكُمَ بين النّاس»(بقره، 213.) و نفرمود: «ليحكموا» چنانكه مىفرمايد: «لانفرّق بين أحدٍ من رُسُله»( بقره، 285.) آرى انبيا متعددند؛ ولى حكم و داورى آنان يكى است.
معمولاً قانونهاى بشرى انذار دارد؛ ولى بشارت ندارند. جريمه و كيفر هست؛ ولى تشويق نيست.
دستنوشتهها و قانونهاى بشرى از غيب و آينده و حتى از گذشته، هيچ خبر درستى ندارد.
قانونهاى بشرى، از فكر و علم محدود بشر برخاسته و محدود نمىتواند براى روح بىنهايت طلبِ برنامهريزى كند.
هر پشيمانى از طرف انسان، نشانه نقص علم و عقل اوست.
قانونهاى بشرى، قداست ندارد.
قانونهاى بشرى، جامعيّت ندارد.
در قانونهاى بشرى، تضادّ و تعارض موج مىزند؛ ولى تمام انبيا يك راه و يك هدف و يك حكم دارند. «فبعث اللّه النبيّين... لِيَحكُمَ بين النّاس»(بقره، 213.) و نفرمود: «ليحكموا» چنانكه مىفرمايد: «لانفرّق بين أحدٍ من رُسُله»( بقره، 285.) آرى انبيا متعددند؛ ولى حكم و داورى آنان يكى است.