شايد دور شايد نزديك

شاید دیروز شاید فردا

شاید آغاز شاید پایان

شايد آسان شايد سخت

شايد نرم شايد سنگ

شايد خوشبو شايد بدبو

شايد صداقت شايد دروغ

شايد زشت شايد زيبا

شايد پنهان شايد آشكار

شايد عمومي شايد خصوصي

شايد محرمانه شايد همگاني

شايد شیرین شايد تلخ

شاید سلامت شاید کسالت

شاید نادان شاید عاقل

شاید سعادت شاید شقاوت

شاید سخاوت شاید خساست

شاید تواضع شاید سرکشی

شاید دوستی شاید دشمنی

شاید گذشت شاید انتقام

شاید خنده شاید گریه

شاید جوان شاید پیر

شاید شادی شاید غصه

شاید نعمت شاید نقمت

شايد لطيف شايد زبر

شايد زندگي شايد مردگي

شايد واضح شايد مبهم

شاید استاد شاید شاگرد

شايد عالي شايد بد

شايد دريا شايد مرداب

شاید تیره شاید روشن

شايد عشق شايد نفرت

شاید وصال شاید فراق

شاید وطن شاید غربت

شاید نسیم شاید طوفان

شاید مجازات شاید مراعات

شاید تشویق شاید تنبیه

شايد آفتاب شايد مهتاب

شايد محبت شايد كينه

شايد بهار شايد زمستان

شايد كركس شايد گنجشك

شايد سلام شايد خداحافظ

شايد باغ شايد باغچه

شايد يكرنگ شايد صدرنگ

شايد بودن شايد نبودن

شايد...

همه ي ما با همين "شايدها" زنگي مي كنيم ، گاهي با همشون سرو كار داريم گاهي هم با تعدادي ازشون روبرو هستيم.

پس، زندگي هيچ وقت 100% يكي از اينها نميشه و در كنار هر كدومشون يه واژه ي خوب يا حتي واژه ي بد هم وجود داره !

و همیشه در مقابل واژه های زندگیمون، واژه ی متقابلش هم پیدا میشه