چومی بینی که نابینا و چاه است

چو می بینی که نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینی گناه است

و این شعر که :
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودن ما عدم ماست
این دوتا باهم چه وجوه ممیزه و یا اشتراکی دارند و مفاهیم آنها در چه مسایلی مصداق دارد ، فکر نکنید که شعرهای آسانیه ها ، جواب بدید و به خودتون هم امتیاز بدید

دستتت درست اقا سهیل چه انتخاب قشنگی داشتین این 2 بیت اندازه 70 دفتر تفسیر و نشانه داره

خواهش می کنم جناب سزار ؛ اگه لطف کنید و تفسیر بفرمایید ممنون میشم

ما هم استفاده می کنیم
انشاالله اگر لیاقت باشه

ما در برابر بزرگانی چون شما اقا سهیل و اقا رضا به مثال قطره ای مقابل اقیانوس عظیم دانش هستیم شما بفرمایین تا ما هم بهره ای ببریم

من میگم هر دو شعر ؛ به نوعی سنخیت مشترک دارند و به نوعی ، به وجدان و وظیفه شناسی انسان برمی گرده ، یکی از این شعرها حماسی و محرک و مهیج و موءثر و صلا گوی و ندای فریادرس خواهی است و دیگری ؛ اخلاقی و متین و هدایت گر و روشنی بخش . وظایف مهم انسان ، پیش از هرچیز شناخت از خویشتن و توان و اراده ی شخصی و قابلیت درونی و برون زایی و کمال مطلوب جویی و آرمان طلبی ، دو دیگر ؛ که در شعر دوم مستور است ، دستگیری و راه پویی و نوع دوستی و خدمت به خلق کردن است . و اما توضیح این مراتب را به دیگران می سپارم و بنده نظاره گر می شوم تا زمانی که لازم بیاید تا در خصوص تعبیری و ایده و تصویری ، سخن بگویم

بیت اول از لحاظ مفهومی یاد آور یک صفت اخلاقی است که بیت دوم فاقد هر گونه پیام اخلاقی جز همان عدم سکون و حرکت است که از وجه تشابه دو بیت میباشد
نیز در بیت دوم روی شاعر به جمعیتی بیش از یک نفر است که بهتر است بگوییم با جامعه است ولی بیت اول یک پیام اخلاقی شخصی و فردی است

بیت دوم هم قربان ؛ یه جورایی به اخلاق و نوع بینش و تصمیم گیری انسان در برابر مسایل مهم زندگی و تاریخ روابط انسان ها برمی گرده و جنبه ی حماسی هم داره ، چرا که می خواهد بگوید اگر ما ساکن باشیم و حرکت نکنیم ؛ گویی که مرده ایم ، پس زنده به آن هستیم که حرکتی بکنیم و حرکت کردن ، از حرکت اندیشه شروع می شود تا به جنبه های پراکتیک آن می رسد . این دو بیت دریایی از مفهوم است که بسیاری از مسایل مبتلابه جامعه بشری را در بر می گیرد و جای زیادی برای بحث و فحص دارد و اگر دوستان توجه بیشتر ی داشته باشند قطعا" نظرات صائب تر ی خواهند داد
با تشکر فراوان از توجهتون به این مبحث

چو می بینی که نابینا و چاه است
هلش ده هل ندی عین گناه است

آقا شاهین جدی جدی شوخی شد

با عرض سلام خدمت یوست عزیزم آقا سهیل گل
آقا سهیل بنده فکر میکنم که هدف جنابعالی از ارائه این بحث، بحث پیرامون مفاهیم اخلاقی و اجتماعی این دو بیت است که اگر چنین است مشخص فرمایید تا نظرات خود را ارائه نمایی
با تشکر ویژه

سلام جناب احمد آقا
این دو شعر ؛ به هر موضوع اجتماعی ، از جمله سیاست و اخلاق ، فرهنگ و هنر ، انسان شناسی و روابط اجتماعی تعمیم می یابد که هدف عمده ی من رویکردی عقل گرایانه بر فهم امور سیاسی و رعایت اخلاق در سیاست است که معمولا" بنا به نظریات ماکیاول این رویکرد منتفی می نماید ، اما مفاهیمی مانند قدرت و اقتدار که این دو نیز در حوزه ی سیاست است ؛ شامل چنین بحثی می شود.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودن ما عدم ماست
موج از خروش دریا و نوسانات زیر بستر به وجود می آید ، که البته ارتعاشات و مناسبات فرا دریا مانند تاثیر ماه بر حرکت دریا و جریان جزر و مد نیز به سامان رساننده ی امواج است . دریا اگر حرکت نکند و ساکن بماند، دیگر دریا نیست و آب مانده در یک جا ، می گندد و می میرد. موج ؛ نشانه ی حرکت است و دریا نشانه ی یک پیکر واحد که از به هم پیوستن میلیون و بلکه میلیاردها قطره ی آب فراهم می آید و قس علیهذا
و در مورد آن شعر دیگر نیز مفاهیمی چنین برآن مترتب است که به کنکاش و پویش نیاز دارد
موفق باشید دوست ارجمندم