حضرت صادق عليه السلام فرمودند: حضرت فاطمه عليهاالسلام را نزد خداي تعالي 9 نام است: فاطمه، صديقه، طاهره، مباركه، زكيّه، راضيه، مرضيّه، محدّثه، و زهرا.


پس فرمودند: آيا مي‌داني كه تفسير فاطمه چيست؟ راوي عرض كرد: مرا خبر ده اي سيّد من! فرمود: يعني بُريده شده از بديها... .


بر اساس روايات، آن بانو را فاطمه ناميده‌اند زيرا از هر بدي جداست، شيعيانش را از دوزخ مي‌رهاند، به وسيله علم و كمال از شير گرفته شده، بديل ندارد، انسان‌ها از شناختنش عاجزند و از نام خداي فاطر گرفته است.


علامه مجلسي مي‌نويسد: صدّيقه به معني معصومه و مباركه يعني صاحب بركت در علم و فضل و كمالات و معجزات و اولاد گرامي؛ طاهره، پاكيزه از صفات نقص؛ زكيّه، نمو كننده در كمالات و خيرات؛ راضيه، راضي به قضاي الهي؛ مرضيّه، پسنديده خدا و دوستانش؛ محدّثه، آن كه فرشته با او سخن مي‌گويد و زهرا، نوراني به نور صوري و معنوي معنا مي‌دهند.


صديقه به معني معصومه و مباركه يعني صاحب بركت در علم و فضل و كمالات و معجزات و اولاد گرامي؛ طاهره، پاكيزه از صفات نقص؛ زكيّه، نمو كننده در كمالات و خيرات؛ راضيه، راضي به قضاي الهي؛ مرضيّه، پسنديده خدا و دوستانش؛ محدّثه، آن كه فرشته با او سخن مي‌گويد و زهرا، نوراني به نور صوري و معنوي معنا مي‌دهند.


اَبان بن تَغلَب از حضرت صادق عليه السلام سؤال كرد: به چه سبب فاطمه را زهرا مي‌نامند؟ حضرت فرمود: براي آن كه نور فاطمه سه مرتبه در روز براي اميرالمؤمنان عليه السلام ظاهر مي‌شد؛ يك مرتبه در آغاز روز كه فاطمه به نماز بامداد مي‌ايستاد؛ نور سفيدي از آن خورشيد فلكِ عصمت ساطع مي‌گرديد و در خانه‌هاي مدينه مي‌تابيد و ديوارها را سفيد مي‌كرد؛ آن سان كه از مشاهده آن حالت تعجّب كرده و به خدمت حضرت رسول صلي الله عليه و آله مي‌شتافتند و علت آن نور را سؤال مي‌كردند.


حضرت مي‌فرمود: به خانه دخترم فاطمه برويد تا سبب آن نور بر شما ظاهر گردد. چون به خانه آن حضرت مي‌آمدند، مي‌ديدند كه آن حضرت در محراب عبادت نشسته به نماز مشغول است و آن نور از روي انورش ساطع است، پس مي‌دانستند نوري كه مشاهده كرده‌اند از وجود مقدس اوست.


چون هنگام زوال شمس مي‌شد و فاطمه عليهاالسلام مهيّاي نمازمي‌گرديد، نور زردي از جبينش مي‌درخشيد و بر خانه‌هاي مدينه مي‌تابيد، و از آن نور در و ديوار و جامه‌ها و رنگ‌هاي ايشان زرد مي‌شد؛ چون از سبب آن حال سؤال مي‌كردند، حضرت رسول صلي الله عليه و آله آنها را به خانه فاطمه عليهاالسلام مي‌فرستاد، چون به خانه آن حضرت مي‌رفتند، وي را در محراب عبادت مي‌يافتند كه مشغول نماز است و از روي مباركش نور زردي ساطع است، پس مي‌دانستند كه آنچه ديده‌اند از نور روي آن حضرت بوده است.


ابان بن تغلب از حضرت صادق عليه السلام سؤال كرد: به چه سبب فاطمه را زهرا مي‌نامند؟ حضرت فرمود:براي آن كه نور فاطمه سه مرتبه در روز براي اميرالمؤمنان عليه السلام ظاهر مي‌شد؛ يك مرتبه در آغاز روز، كه فاطمه به نماز بامداد مي‌ايستاد؛ نور سفيدي از آن خورشيد فلك عصمت ساطع مي‌گرديد و در خانه‌هاي مدينه مي‌تابيد و ديوارها را سفيد مي‌كرد؛ آن سان كه از مشاهده آن حالت تعجّب كرده و به خدمت حضرت رسول صلي الله عليه و آله مي‌شتافتند و علت آن نور را سؤال مي‌كردند.


چون آخر روز فرامي‌رسيد و آفتاب غروب مي‌كرد، از روي منوّر فاطمه عليهاالسلام نور سرخي مي‌درخشيد،- از فرح و شادي و شكر و نعمت الهي- پس به آن نور خانه‌هاي مدينه و ديوارهاي آن سرخ مي‌شد. مردم كه از مشاهده آن حالت متعجّب مي‌شدند به خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله مي‌رسيدند و از علت آن سوال مي‌ كردند. حضرت صلي الله عليه و آله ايشان را به خانه فاطمه عليهاالسلام مي‌فرستاد، پس آن بانو را مي‌ديدند كه در محراب نماز نشسته و به تسبيح و تمجيد الهي مشغول مي‌باشد و از گونه‌اش نور سرخي ساطع است. پس مي‌دانستند كه آن چه ديده‌اند از آثار نور آن حضرت بوده و پيوسته آن نور در جبين انور فاطمه عليهاالسلام بود تا آن كه امام حسين عليه السلام متولد شد و آن نور به جبين آن حضرت منتقل گرديد و پيوسته آن نور با ما هست و از امامي به امام ديگر منتقل مي‌شود تا روز قيامت.(8)


همچنين از آن حضرت پرسيدند: به چه سبب حضرت فاطمه عليهاالسلام را زهرا مي‌گفتند؟ فرمود: زيرا كه حق تعالي آن حضرت را از نور عظمت خود آفريد و چون او را آفريد، آسمان‌ها و زمين از نور روي او روشن شد و ديده‌هاي فرشتگان را خيره گرداند، و همگي براي حق تعالي به سجده افتاده و گفتند: اي خداي ما اين چه نور است؟


فاطمه عليهاالسلام را به آن سبب زهرا ناميدند كه چون در محراب خود به عبادت مي‌ايستاد، نور او، اهل آسمان را روشني مي‌بخشيد، چنان كه ستارگان آسمان اهل زمين را روشنايي مي‌دهند.


حق تعالي به ايشان وحي كرد: نوري است كه از نور خود آفريده و در آسمان ساكن گردانيده و از عظمت خود آن را خلق كرده‌ام. و او را از وجود پيغمبري از پيغمبران خود كه او را بر جميع پيغمبران برتري داده‌ام بيرون خواهم آورد، و از اين نور پيشوايان دين را كه قيام نمايند به امر من هدايت كنند مردم را به دين حق بيرون خواهم آورد و آنها را خليفه‌هاي خود در زمين گردانم، بعد از آن كه وحي من منقطع شود.


و نيز از آن حضرت روايت كرده‌اند كه: فاطمه عليهاالسلام را به آن سبب زهرا ناميدند چرا که وقتي در محراب خود به عبادت مي‌ايستاد، نور او، اهل آسمان را روشني مي‌بخشيد، چنان كه ستارگان آسمان اهل زمين را روشنايي مي‌دهند.


از امام حسن عسكري عليه السلام سؤال كردند كه چرا حضرت فاطمه را زهرا ناميدند؟ فرمود: از براي آن كه روي آن حضرت براي اميرمؤمنان عليه السلام در آغاز روز مانند آفتاب، و در هنگام زوال چون ماه منير مي‌درخشيد و نزد غروب آفتاب همانند ستاره روشن مي‌شد.


در احاديث متواتر از طريق خاصّه و عامّه روايت شده است: آن حضرت را براي اين فاطمه ناميده‌اند كه حق تعالي او و شيعيانش را از آتش جهنم بريده است.


همچنين در احاديث متواتر از طريق خاصّه و عامّه روايت شده است: آن حضرت را براي اين فاطمه ناميده‌اند كه حق تعالي او و شيعيانش را از آتش جهنم بريده است.


ابن شهر آشوب روايت كرده است كه كنيه‌هاي آن حضرت: امّ الحسن، امّ الحسين، امّ المحسنين، امّ الائّمّة، امّ ابيه، و اسماء آن حضرت: فاطمه، بتول، سّيده، عذرا، زهراء، حوراء، مباركه، طاهره، زكيّه، مرضيّه، محّدثه، مريم، الكبري و صديقة الكبري بود.



منبع : شبستان

_________________