روزي که خداوند جهان را آفريد فرشتگان مقرب را به بارگاه خود فرا خواند و


از آن ها خواست تا براي پنهانکردن راز زندگي پيشنهاد بدهند.


يکي از آن ها به پروردگار گفت :خداوندا آن را در زير زمين مدفون کن!


فرشته ي ديگري گفت :آن را در زيزر دريا ها قرار بده !


و سومي گفت :راز زندگي را در کوه ها قرار بده !


ولي خداوند فرمود: اگر بخواهم به گفته هاي شما عمل کنم


فقط تعدادکمي از بندگانم قادر خواهند بود آن را بيابند !


در حالي که من مي خواهم راز زندگي دزر دسترس همه ي بندگانم باشد.


در اين هنگام يکي از فرشته ها گفت :فهميدم کجا اي خداي مهربان !


راز زندگي را در قلب بندگانت قرار بده


زيرا هيچکس به اين فکر نمي افتد که براي پيدا کردن آن


بايد به قلب و درون خويش نگاه کند !!!


و خداوند اين فکر را پسنديد....