دو ماشین در یک جاده زیبا بین شهری به هم برخورد می کنن . راننده یک ماشین یه خانوم زیبا و راننده دیگری پسری جوان
از ماشین پیاده می شوند و خانوم رو میکنه به مرد و میگه : وای چه تصادفی . خدا رو شکر که هردومون سالم هستیم و پسر هم نیشش تا بنا گوش باز میشه که : بعله 12 خوشحالم که شما صحیح و سالم هستید .
دختر : خوب من فکر میکنم این تصادف بی حکمت نیست و نوید روز خوبی رو میده
پسر ( آب از لب و لوچه اش آویزونه ) : دقیقا من هم همین احساس رو دارم . 11
دختر : من یه بطری مشروب تو ماشینم دارم . میخواهید این آشنایی رو به جشن بگیریم ؟
پسر : 23
دختر شیشه رو تقدیم میکنه به سر و پسر جوان و پسر هم عینهو خرس شیشه رو سر کشید و دادش به دختره و دختر هم بطری رو کناری گذاشت و ساکت شد . پسر با بهت 31 به دختر نگاهی کرد و گفت : شما نمی نوشید؟
دختر : خوب الان منتظر پلیس میشیم 13