هست پست و مقام، خواب و خيال
اندر اين روزگار قحط رجال
اين مديران كه صاحب كلهند
به تو پست معاونت ندهند
نرسد هر كسي به حد نصاب
دارد اين پست ها حساب كتاب
بايد البته بود بايسته
وانگهي كاردان و شايسته
با مدير آشنا، به ضرس يقين
اهل يك فرقه ای، مضاف بر اين
مدتی پيشتر، گرفته ژتون
نام فاميلی اش دهان پر كن
نيست در انتخاب آدم پاك
ابدا مدرك و سواد، ملاك
بعد سالی كه پايه اش شد سفت
می شود دكترا براش گرفت
شصت تا دستيار خواهد داشت
به تخصص چه كار خواهد داشت
پست هاي كليدی مرسوم
هست مخصوص عده ای معلوم
بعضا اين پست ها كه مرغوب است
می شود جابه جا و دست به دست
ليكن اين پست ها، به شكل عجيب
نرسد مطلقا به غير و غريب
مثل ما را فرا نمي خوانند
چون ز ما بهتران فراوانند
آن كه رم زين رسوم نغز كند
بايد اصلا فرار مغز كند!