بیتی ست که دهخدا آن را از انوری دانسته (امثال و حکم. ج.1.ص.341. س.9) اما بسیاری منابع دیگر آن را بیتی از قطعات و مدایح کمال الدین اسماعیل اصفهانی معروف به خلاق المعانی شمرده اند که گویا روزگاری مردم به دیوانش تفال می زده اند. گویند چون آوازه ی قیام شاه عباس اول در اردوی پدرش سلطان محمد صفوی پیچید عاقبت کار او را از دیوان کمال الدین اسماعیل فالی گرفتند این قطعه آمد : آسمان، دوش، با خرد می گفت که به نزدیک ما چنین خبر است که بگیرد به تیغ چون خورشید هر چه خورشید را بر آن گذر است خردش گفت : تو چه پنداری ؟ عرصه ی ملک او نه این قدر است : باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است ! و این بیت آخر از همان روزگار بر زبان ها افتاد. به رغم قرن ها سوء استفاده یی که متملقان و کاسه لیسان از این بیت برای چاپلوسی های نوکر منشانه ی خود و تحمیق هر چه بیشتر ولی نعمت های بی سر و پایشان کرده اند، تود ه ی مردم غالباً مدخل را به مزاح یا به ریشخند می آورند، در شمار مترادفات " نشاشیدی شب دراز است " " حالا کجایش را دیده ای ؟ " هنوز سر گنده زیر لحاف است " " نیم ذرع دیگرش در خانه است " .....