بذارین اول یه خورده جیغ بکشم ..
:affraid: :affraid: :affraid: :affraid: :affraid:

ظهر داشتیم با خواهر شوهر حرف میزدیمو دردو دل میکردیم ..
که دوباره طبق معمول رسیدیم به اصل مطلب !!
من و خار شوهر که سالها پیش تصمیم گرفتیم مراسم عروسیمونو شب تولد امام زمان بگیریم " امروز یه دفه یادمون اومد : اه اه دوباره یک سال گذشت 😢
بعد خار شوهر گفت : برو ماشین حساب بیار ببینیم چند سالمون شده ؟ گفتم : نه بذار این روز عیدی شاد باشیم ..
خلاصه در راستای تحقق ز گهواره تا گور دانش بجوی تصمیم گرفتیم : دوباره شروع کنیم به ادامه تصبیل ؛ چرا که خبر رسیده چشم و امید رهبر به ماست !!!
خلاصه اینکه ما قرار شد بیایمو یه سری بزنیم به سازمان سنجش ببینیم داره به سر جوونای مردم چی میاد که تصمیم گرفتیم یه سر به فال ازدباج بزنیم !!!!

خلاصه ی کلوم این شد که به طرز ماهرانه ای گند زده شد به وجود ما ! خدا نگذره از اینایی که این فالا رو مینویسن ..
خدا وکیلی من اگه پسر بودم ؛ عمرا میرفتم یه دختر متولد ماه خودمو میگرفتم !!!
آخه یکی نیست به این کاتبا بگه فردای قیومت ماس جواب این دخترای ترشیده ی دم بختو بدین ..
والا من که خوندم وحشت کردم از خودم ! آدم حس میکنه : اه اه با چه موجود عجیب الخلقه ای رو به رو شده ..!!!!!!!
تازه یه جاشم توصیه شده بود " نمیدونم کیا یه دفه نرن این دخترا رو بگیرن ..!!!!!!!!!!!!!
ای خدا نگذره ازشون :{گريه}: اینا چیه که ور میدارن مینوسن "
خلاصه ی کلوم اینکه ما تازه به راز بی خواستگاریمون پی بردیم یا اینکه چرا تا حالا هر کی میاد خواستگاری ما یا اوستا بناست و کلا جماعتی که هیچ رابطه ای با این جعبه ی جادویی ندارن..!! خب راست میگن بنده ی خواها " اونایی که بشینن این چیزا رو بخونن که دیگه ریسک نمیکنن پا شن بیان خواستگاری :{گريه}: :(