روزگاري تهران، در هجوم آهن و سيمان، هويت و شناسنامه خود را از دست نداده بود.
خانهها اندروني و بيروني داشت؛ پنج دري داشت؛ پنجره گرهسازي شده با شيشههاي رنگين سرخ و زرد و آبي و سبز و سفيد؛ حياط داشت با حوض كاشي آبي و باغچهاي كوچك پر از شمعدانيهاي سرخ و گلهاي لاله عباسي.اما امروز... خانه مادربزرگ فروريخته و جاي خود را به مكعبي سيماني داده؛ آسمان، تنپوش فيروزهاياش را به در آورده و كبوترانش را از ياد برده؛ درختان خشكيدهاند و گلهاي لاله عباسي بيرنگ و پژمرده شده... . و اما لاله و سيامك اسكندري برآنند تا خانه مادربزرگ را با همه زيبايي و سادگياش، به ياد من و تو آورند. دلشان ميخواهد تا پيراهني رنگي بر تن خاكستري شهر بپوشند و بار ديگر با ما از فرهنگ و پيشينه تاريخيمان سخن بگويند.
از اين روست كه از 12 سال پيش تاكنون به ساخت موزائيك پرداخته و از نقشهاي كهن ايراني بهره گرفتهاند. رشته دانشگاهي لاله، گرافيك بوده و بازيگر است. سيامك، دانشآموخته معماري و كارشناس ارشد سازمان ميراث فرهنگي است. اين خواهر و برادر هنرمند با ما از موزائيك، پيشينه آن و كار تازه خود گفتهاند.لاله، موزائيك را اينگونه تعريف ميكند:«به چيدن قطعات ريز، كنار يكديگر موزائيك ميگويند؛ قطعاتي كه ميتوانند از جنس سنگ، شيشه، چوب و يا كاشي باشند.براي نمونه در كليساها، بيشتر از شيشه استفاده ميشده است و در مساجد از كاشي. معرق را هم ميتوان نوعي موزائيك پيشرفته به شمار آورد.»
پيشينه هنر موزائيك به چه دوراني برميگردد؟
سيامك اسكندري: به باور بسياري از پژوهشگران، اين هنر در مصر و فنيقيه ريشه داشته و از آنجا به جزاير كرت، يونان و روم رفته و در دوره بيزانس به اوج شكوفايي رسيده است.
لاله اسكندري: ظرافت كارهاي موزائيك كه عموماً در كليساها و كاخهاي رومي مشاهده ميشود حقيقتاً بينظير است تا جايي كه برخي كارها از شدت ظرافت و بافت ريز و متنوع به نقاشي نزديك ميشوند. نقش اسكندر مقدوني كه در زمره مشهورترين كارهاي موزائيك در جهان است، از آن جمله است.
سابقه هنر موزائيك در ايران به چه زمان برميگردد؟
س.ا:نوعي موزائيك با سنگ در شهداد كرمان مربوط به هزاره سوم پيش از ميلاد يافت شده كه بسيار زيبا و ريزبافت است. در بيشاپور و در اطراف معبد آناهيتا، بنايي وجود دارد كه بهدليل تزئينات موزائيكي فراوان آن به تالار موزائيك شهرت يافته است. در شهر سوخته سيستان نيز شانهاي چوبي به دست آمده كه با چوب و استخوان ساخته شده و قديميترين معرق ايران است. نبايد فراموش كرد كه ما از دوره هخامنشي فرش داشتهايم كه ماهيتاً گونهاي موزائيك به شمار ميرود؛ ولو بافتهاي باشد با گرههايي كه در كنار هم نقش را ميآفرينند.
اما اگر بخواهيم اينگونه كلي نگاه كنيم، هر چيدماني را ميتوانيم موزائيك به شمار آوريم.
س.ا: بله، مواد پايه موزائيك در آن زمان سنگ و خرده سنگ بوده است. در ايرانزمين از دوره عيلامي به اين سو آجر لعابدار داشتهايم اما از آن در چيدمان استفاده نميكردهاند. با ورود اسلام به ايران است كه هنر كاشيكاري رواج يافته و در دوره صفوي به اوج خود ميرسد.
مسجد شيخ لطفالله بيگمان نمونه بينظيري در هنر معرق است.
آنچه امروز بهعنوان هنر موزائيك ميشناسيم به چه دورهاي برميگردد؟
ل.ا: آنتونيو گائودي، معمار اسپانيايي، كاربرد هنر موزائيك را دگرگون ميكند. او از اين هنر در نماي ساختمانها، آبنماها، مبلمانهاي شهري، حتي بهصورت حجمي استفاده ميكند و از درهم آميختن نظم و بينظمي به تنوعي چشمگير در بافت و فرم دست مييايد.
س.ا: گائودي در اواخر قرن نوزدهم ميلادي و اوايل قرن بيستم ميزيست و مجموعه آثارش در فهرست ميراث جهاني به ثبت رسيده است. اما بايد اشاره كرد كه اين معمار اسپانيايي در آغاز كار خود و در پي رسيدن به فرمهاي تازه، نگاهي به معماري مشرق زمين داشته و از معماري دوران اسلامي كشورهايي چون ايران نيز بهره جسته است؛ مثلاً، مشابه منارههاي ايراني را در كارهاي گائودي ميتوان يافت.
لاله و سيامك اسكندري تا چه اندازه در كارهاي خود، از موتيفهاي سنتي بهره گرفتهاند؟
ل.ا: من در ايرانزاده شده و رشد كردهام و نميتوانم پيشينه فرهنگي و تاريخي خود را فراموش كنم، ضمن اينكه موفقيت من بهعنوان يك هنرمند ايراني در گرو اين نيز هست كه بدانم از كجا آمدهام، تاريخ و گذشته من ريشه در چه دارد و در پي رسيدن به چه هستم.
س.ا: من هم هرچند در كارهايم از نقوش به كاررفته در آثار ساساني نظير طاق بستان يا گرههاي هندسي دوران اسلامي استفاده كردهام ليكن بر اين باورم كه بايد در تلاش باشيم تا به روشهاي خاص خود در مدرنيسم دست يابيم، به جاي آنكه در پي چيزي باشيم كه غربيان، سالها پيش به آن رسيدهاند. زندهياد نادر خليلي، معمار برجسته ايراني در كتاب «تنها دويدن» از پسر كوچكش مينويسد كه پس از بازنده شدن در مسابقه دو تصميم گرفت تا با خودش مسابقه بدهد و طبيعتاً در آن برنده نيز شد! اين فكر او را بر آن داشت تا به نقاط مختلف ايران سفر كند و از استادكاران سنتي نكتهها برگيرد و با تكيه بر همين دانش بومي و ارتقاي آن بود كه ناسا را متقاعد ساخت تا براي ساخت پايگاه فضايي در كره ماه از روش گنبدزني ايراني استفاده كند.
و براي مخاطب كدام جذابتر است؛ نقشهاي سنتي يا مدرن؟
ل.ا: ابتداي كاربيشتر از طرحهاي خودم كه فضاي مدرنتري داشت، استفاده ميكردم. كمكم با كاشيهاي سنتي و افسون آن آشنا شدم؛ كاشيهايي با رنگهاي تكراري اما زيبا؛ لاجوردي، فيروزهاي، طلايي، كاشيهايي كه از هزار سال پيش رنگ ديگري را نپذيرفتهاند.
چرا طرحهاي تازه را با رنگهاي سنتي نياميختيد يا از رنگهاي ديگري براي اجراي طرحهاي سنتي استفاده نكرديد؟
ل.ا: من تلاش كردم تا به گوناگوني در بافت و شكل دست پيدا كنم. اجراي طرحهاي سنتي و نقوش اسليمي بسيار دشوار است اما وقتي از اينگونه نقوش در سطحي گسترده استفاده ميكنيم از ارزش و زيبايي آن ميكاهيم چرا كه بيننده را به ديدن آن همه ظرافت عادت ميدهيم، بنابراين بهتر است از اين نقوش در بافتهاي تازه استفاده كنيم و بين سنت و مدرنيته ارتباط برقرار كنيم. از سوي ديگر با كاربردي كردن كارهاي خود مردم را با هنر آشتي داده يا سليقه بصري آنها را افزايش دهيم.
س.ا: از چند تكنيك ميتوان در موزائيككاري استفاده كرد؛ هم ميتوان قطعات مربع يا مثلثشكل را كنار هم گذاشت و با استفاده از حركت، شكلهاي متنوع را نشان داد وهم مثل معرق، قطعات را كنار هم گذاشت كه من و لاله از هر دو روش در كارهاي خود استفاده ميكنيم. از سوي ديگر، فضاي منفي بين قطعات (فاصله ميان آنها) خود به تنوع بافت كمك ميكند.
ظاهرا نصب موزائيكهاي پل ستاري در بزرگراه همت آغاز شده است، در اين كار تا چه اندازه از نشانههاي ايراني استفاده كردهايد؟
ل.ا: كار شهري هميشه يكي از دغدغههاي من بود و دلم ميخواست رنگ ديگري به جز خاكستري به اين شهر پر دود و دم بيفزايم، به همين خاطر در اين طرح از رنگهاي گرم استفاده كرده تلاش كردم تا به طبيعت و فضاهاي كاملاً روستايي نزديك شوم.
خانهاي كه در اين طرح به تصوير كشيده شده، همان است كه از كودكي تا به امروز در ذهن ما بوده؛ در واقع شما به تصويرسازي پرداختهايد تا نقاشي...
ل.ا: از يك سو پيام صيادي، طراح اين كار تلاش كرده تا به يك فضاي فانتزي و كودكانه نزديك شود.خانهها همان خانه مادربزرگ است، با حوض كاشي و گلهاي شمعداني، از سوي ديگر ما نميتوانيم فضا و كاربري هر اثر را ناديده بگيريم. شايد بهترين نمونه موزائيك در روزگار معاصر در تهران، همان است كه بر ديوار تالار وحدت جا گرفته؛ كاري كه به شعر و نگارگري ميماند و تو را رهسپار دنياي جادويي هزار و يك شب ميكند اما نميتوان همان كار را با همه زيباييهايش در بزرگراههاي تهران نصب كرد.
س.ا: آنچه بايد به آن توجه شود اين است كه نميتوان با متر و وزنه به سراغ هنرمندان رفت. كار موزائيك، كاري بسيار دشوار و در عين حال هزينهبر است و بهتر است كه با آن بهصورت فهرست بهايي و پيمانكاري برخورد نشود؛ البته همين كه شهرداري به اين نتيجه رسيده كه رنگي دلنشين در قالبي نو بر تن اين شهر بزند، جاي تقدير بسيار دارد.
خانهها اندروني و بيروني داشت؛ پنج دري داشت؛ پنجره گرهسازي شده با شيشههاي رنگين سرخ و زرد و آبي و سبز و سفيد؛ حياط داشت با حوض كاشي آبي و باغچهاي كوچك پر از شمعدانيهاي سرخ و گلهاي لاله عباسي.اما امروز... خانه مادربزرگ فروريخته و جاي خود را به مكعبي سيماني داده؛ آسمان، تنپوش فيروزهاياش را به در آورده و كبوترانش را از ياد برده؛ درختان خشكيدهاند و گلهاي لاله عباسي بيرنگ و پژمرده شده... . و اما لاله و سيامك اسكندري برآنند تا خانه مادربزرگ را با همه زيبايي و سادگياش، به ياد من و تو آورند. دلشان ميخواهد تا پيراهني رنگي بر تن خاكستري شهر بپوشند و بار ديگر با ما از فرهنگ و پيشينه تاريخيمان سخن بگويند.
از اين روست كه از 12 سال پيش تاكنون به ساخت موزائيك پرداخته و از نقشهاي كهن ايراني بهره گرفتهاند. رشته دانشگاهي لاله، گرافيك بوده و بازيگر است. سيامك، دانشآموخته معماري و كارشناس ارشد سازمان ميراث فرهنگي است. اين خواهر و برادر هنرمند با ما از موزائيك، پيشينه آن و كار تازه خود گفتهاند.لاله، موزائيك را اينگونه تعريف ميكند:«به چيدن قطعات ريز، كنار يكديگر موزائيك ميگويند؛ قطعاتي كه ميتوانند از جنس سنگ، شيشه، چوب و يا كاشي باشند.براي نمونه در كليساها، بيشتر از شيشه استفاده ميشده است و در مساجد از كاشي. معرق را هم ميتوان نوعي موزائيك پيشرفته به شمار آورد.»
پيشينه هنر موزائيك به چه دوراني برميگردد؟
سيامك اسكندري: به باور بسياري از پژوهشگران، اين هنر در مصر و فنيقيه ريشه داشته و از آنجا به جزاير كرت، يونان و روم رفته و در دوره بيزانس به اوج شكوفايي رسيده است.
لاله اسكندري: ظرافت كارهاي موزائيك كه عموماً در كليساها و كاخهاي رومي مشاهده ميشود حقيقتاً بينظير است تا جايي كه برخي كارها از شدت ظرافت و بافت ريز و متنوع به نقاشي نزديك ميشوند. نقش اسكندر مقدوني كه در زمره مشهورترين كارهاي موزائيك در جهان است، از آن جمله است.
سابقه هنر موزائيك در ايران به چه زمان برميگردد؟
س.ا:نوعي موزائيك با سنگ در شهداد كرمان مربوط به هزاره سوم پيش از ميلاد يافت شده كه بسيار زيبا و ريزبافت است. در بيشاپور و در اطراف معبد آناهيتا، بنايي وجود دارد كه بهدليل تزئينات موزائيكي فراوان آن به تالار موزائيك شهرت يافته است. در شهر سوخته سيستان نيز شانهاي چوبي به دست آمده كه با چوب و استخوان ساخته شده و قديميترين معرق ايران است. نبايد فراموش كرد كه ما از دوره هخامنشي فرش داشتهايم كه ماهيتاً گونهاي موزائيك به شمار ميرود؛ ولو بافتهاي باشد با گرههايي كه در كنار هم نقش را ميآفرينند.
اما اگر بخواهيم اينگونه كلي نگاه كنيم، هر چيدماني را ميتوانيم موزائيك به شمار آوريم.
س.ا: بله، مواد پايه موزائيك در آن زمان سنگ و خرده سنگ بوده است. در ايرانزمين از دوره عيلامي به اين سو آجر لعابدار داشتهايم اما از آن در چيدمان استفاده نميكردهاند. با ورود اسلام به ايران است كه هنر كاشيكاري رواج يافته و در دوره صفوي به اوج خود ميرسد.
مسجد شيخ لطفالله بيگمان نمونه بينظيري در هنر معرق است.
آنچه امروز بهعنوان هنر موزائيك ميشناسيم به چه دورهاي برميگردد؟
ل.ا: آنتونيو گائودي، معمار اسپانيايي، كاربرد هنر موزائيك را دگرگون ميكند. او از اين هنر در نماي ساختمانها، آبنماها، مبلمانهاي شهري، حتي بهصورت حجمي استفاده ميكند و از درهم آميختن نظم و بينظمي به تنوعي چشمگير در بافت و فرم دست مييايد.
س.ا: گائودي در اواخر قرن نوزدهم ميلادي و اوايل قرن بيستم ميزيست و مجموعه آثارش در فهرست ميراث جهاني به ثبت رسيده است. اما بايد اشاره كرد كه اين معمار اسپانيايي در آغاز كار خود و در پي رسيدن به فرمهاي تازه، نگاهي به معماري مشرق زمين داشته و از معماري دوران اسلامي كشورهايي چون ايران نيز بهره جسته است؛ مثلاً، مشابه منارههاي ايراني را در كارهاي گائودي ميتوان يافت.
لاله و سيامك اسكندري تا چه اندازه در كارهاي خود، از موتيفهاي سنتي بهره گرفتهاند؟
ل.ا: من در ايرانزاده شده و رشد كردهام و نميتوانم پيشينه فرهنگي و تاريخي خود را فراموش كنم، ضمن اينكه موفقيت من بهعنوان يك هنرمند ايراني در گرو اين نيز هست كه بدانم از كجا آمدهام، تاريخ و گذشته من ريشه در چه دارد و در پي رسيدن به چه هستم.
س.ا: من هم هرچند در كارهايم از نقوش به كاررفته در آثار ساساني نظير طاق بستان يا گرههاي هندسي دوران اسلامي استفاده كردهام ليكن بر اين باورم كه بايد در تلاش باشيم تا به روشهاي خاص خود در مدرنيسم دست يابيم، به جاي آنكه در پي چيزي باشيم كه غربيان، سالها پيش به آن رسيدهاند. زندهياد نادر خليلي، معمار برجسته ايراني در كتاب «تنها دويدن» از پسر كوچكش مينويسد كه پس از بازنده شدن در مسابقه دو تصميم گرفت تا با خودش مسابقه بدهد و طبيعتاً در آن برنده نيز شد! اين فكر او را بر آن داشت تا به نقاط مختلف ايران سفر كند و از استادكاران سنتي نكتهها برگيرد و با تكيه بر همين دانش بومي و ارتقاي آن بود كه ناسا را متقاعد ساخت تا براي ساخت پايگاه فضايي در كره ماه از روش گنبدزني ايراني استفاده كند.
و براي مخاطب كدام جذابتر است؛ نقشهاي سنتي يا مدرن؟
ل.ا: ابتداي كاربيشتر از طرحهاي خودم كه فضاي مدرنتري داشت، استفاده ميكردم. كمكم با كاشيهاي سنتي و افسون آن آشنا شدم؛ كاشيهايي با رنگهاي تكراري اما زيبا؛ لاجوردي، فيروزهاي، طلايي، كاشيهايي كه از هزار سال پيش رنگ ديگري را نپذيرفتهاند.
چرا طرحهاي تازه را با رنگهاي سنتي نياميختيد يا از رنگهاي ديگري براي اجراي طرحهاي سنتي استفاده نكرديد؟
ل.ا: من تلاش كردم تا به گوناگوني در بافت و شكل دست پيدا كنم. اجراي طرحهاي سنتي و نقوش اسليمي بسيار دشوار است اما وقتي از اينگونه نقوش در سطحي گسترده استفاده ميكنيم از ارزش و زيبايي آن ميكاهيم چرا كه بيننده را به ديدن آن همه ظرافت عادت ميدهيم، بنابراين بهتر است از اين نقوش در بافتهاي تازه استفاده كنيم و بين سنت و مدرنيته ارتباط برقرار كنيم. از سوي ديگر با كاربردي كردن كارهاي خود مردم را با هنر آشتي داده يا سليقه بصري آنها را افزايش دهيم.
س.ا: از چند تكنيك ميتوان در موزائيككاري استفاده كرد؛ هم ميتوان قطعات مربع يا مثلثشكل را كنار هم گذاشت و با استفاده از حركت، شكلهاي متنوع را نشان داد وهم مثل معرق، قطعات را كنار هم گذاشت كه من و لاله از هر دو روش در كارهاي خود استفاده ميكنيم. از سوي ديگر، فضاي منفي بين قطعات (فاصله ميان آنها) خود به تنوع بافت كمك ميكند.
ظاهرا نصب موزائيكهاي پل ستاري در بزرگراه همت آغاز شده است، در اين كار تا چه اندازه از نشانههاي ايراني استفاده كردهايد؟
ل.ا: كار شهري هميشه يكي از دغدغههاي من بود و دلم ميخواست رنگ ديگري به جز خاكستري به اين شهر پر دود و دم بيفزايم، به همين خاطر در اين طرح از رنگهاي گرم استفاده كرده تلاش كردم تا به طبيعت و فضاهاي كاملاً روستايي نزديك شوم.
خانهاي كه در اين طرح به تصوير كشيده شده، همان است كه از كودكي تا به امروز در ذهن ما بوده؛ در واقع شما به تصويرسازي پرداختهايد تا نقاشي...
ل.ا: از يك سو پيام صيادي، طراح اين كار تلاش كرده تا به يك فضاي فانتزي و كودكانه نزديك شود.خانهها همان خانه مادربزرگ است، با حوض كاشي و گلهاي شمعداني، از سوي ديگر ما نميتوانيم فضا و كاربري هر اثر را ناديده بگيريم. شايد بهترين نمونه موزائيك در روزگار معاصر در تهران، همان است كه بر ديوار تالار وحدت جا گرفته؛ كاري كه به شعر و نگارگري ميماند و تو را رهسپار دنياي جادويي هزار و يك شب ميكند اما نميتوان همان كار را با همه زيباييهايش در بزرگراههاي تهران نصب كرد.
س.ا: آنچه بايد به آن توجه شود اين است كه نميتوان با متر و وزنه به سراغ هنرمندان رفت. كار موزائيك، كاري بسيار دشوار و در عين حال هزينهبر است و بهتر است كه با آن بهصورت فهرست بهايي و پيمانكاري برخورد نشود؛ البته همين كه شهرداري به اين نتيجه رسيده كه رنگي دلنشين در قالبي نو بر تن اين شهر بزند، جاي تقدير بسيار دارد.