Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد Emptyزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد و گفت:

- من همسرم را گم کردم .

پلیس گفت :

- قد او چقدر است ؟

- نمی دانم . هیچوقت توجه نکردم .

- لاغر بود یا تندرست ؟

- کسی که لاغر باشد تندرست نیست !

- رنگ چشم ؟

- توجه نکردم .

- رنگ مو ؟

- با هر فصل تغییر می کرد .

- چه لباسی می پوشید ؟

- یک دست . شاید اتفاقی . نمیدانم چه می پوشید .

- کسی همراهش بود ؟

- بله . سگم . یک سگ بزرگ مو کوتاه به نام کالوین . یک زنجیر طلایی به
گردنش بسته بود . قدش 30اینج بود . سالم . چشم آبی . موهایی به رنگ قهوه ای
سوخته . ناخن انگشت پای چپش کمی شکسته بود . هیچوقت پارس نمی کرد . یک تسمه
چرمی طلایی داشت که روی آن توپهای آبی رنگی چسبیده بود . از سبزیجات خوشش نمی
آمد با هم غذا می خوردیم . با هم پیاده روی می کردیم .

- زن شروع به گریه کرد . پلیس گفت :

- اول بهتره دنبال سگ بگردیم !!!!!!

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
10 19 16 یاسی خانم ببین تو را خدا بد هی میگن اقایون اینجوری ویا انجوری

این خانم سگش را از شوهرش بهتر میشناسه وبیشتر واسش عزیزه

به هر جهت طنزه زیبایی بود

مرسی

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
خيلي پر معني و جالب بود

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
من یه چیزی میدونم که زن نمگیرم

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
مردها الان دارن دوره حقارتشون رو میگذرونن
تو تلویزیون یکی نسیت راجع به حق و حقوق مردا بگه
تا نوبت به ما میرسه همه چیز عوض میشه 9 20

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
beul wrote:
من یه چیزی میدونم که زن نمگیرم



بیول جان دوست عزیز شما فقط لب تر کنید تا منه حیران یا یکی از سیه چشمان شوخ شنگ شهره شهر اشوبه شیراز ویا ایران فروم را به فراشی شما ویاشما را به غلا...ببخشید دیگه اینگونه سخن گفتن عرف جامعه هستش دراورم


تا ببین بخت که را یار است و اقبال کی بلند
1 2 16 16 19 19 19 28 28 50 51 50 50 74 74

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
آقا حیران نوشته:
یاسی خانم ببین تو را خدا بد هی میگن اقایون اینجوری ویا انجوری 16 19 10
این خانم سگش را از شوهرش بهتر میشناسه وبیشتر واسش عزیزه

به هر جهت طنزه زیبایی بود

مرسی


خواهش میکنم
آقایون کلا مظلومند 12

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
نسرین نوشته:
خيلي پر معني و جالب بود

نسرین جان موضوع رو فلسفی نکن

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
آقا بیول نوشته:
من یه چیزی میدونم که زن نمگیرم


حالا آقا بیول کوتاه بیاین
به قول آقا حیران براتون آستین بالا میزنیم
اصلا یه چیزی:شما زنی بگیرید که سگ نداشته باشه

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
احمد آقا نوشته:
مردها الان دارن دوره حقارتشون رو میگذرونن
تو تلویزیون یکی نسیت راجع به حق و حقوق مردا بگه
تا نوبت به ما میرسه همه چیز عوض میشه 9 20


آخی احمد آقا
امان از دل مردها

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
مخلص آبجی یاسی گل ایران فرومی خودمونم هستیم 5
دلمون لک زده بود واسه شوما به مولا 9 16

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
داداش کاوه گلم نوشته:
مخلص آبجی یاسی گل ایران فرومی خودمونم هستیم 5
دلمون لک زده بود واسه شوما به مولا 9 16


سلام داداشی گلم 16
تورو خدا گریه نکنید منم گریه ام میگیره

خیلی دلم براتون تنگ شده بود
بابا یه کم کارو تعطیل کنید
حضور شما به اینجا صفای بیشتری میده
همیشه موفق باشی داداشی گلم 16

descriptionزنی به مرکز پلیس مراجعه کرد EmptyRe: زنی به مرکز پلیس مراجعه کرد

more_horiz
این فقط رابطه ی آدم و سگه ، چیز چندان مهمی نیست
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply