azadah

در حاشيه خدمات متقابل

در جائي از كتاب خدمات متقابل . مطلبي از آقاي تقي زاده نقل شده كه وي زبان عربي را غني . پرمايه . و وسيع مي داند . و زبان پارسي را وام دار آن . و مدعي است زبان پارسي به اعتبار و پشتوانه زبان عرب بارور شده و سكه فصاحت خورده .

اين نوع مغلطه را مصادره به مطلوب گويند . چرا كه مي دانيم غناي زبان هر قوم ريشه در فرهنگ و تمدن آن قوم دارد . و مربوط است به ذوق و سليقه و ذائقه فكري و كيفيت بيولوژيكي و ساختمان حنجره و توان تلفظ و اداي كلامي لهجه .

اصطلاحات . استعارات . تشبيهات و مفاهيم ادبي در هرقوم متفاوت است و توسط اديبان سخنوران و حتي خود مردم به تدريج ساخته و پرداخته و رايج مي شود .

چنانكه همين امروز هم ادبستان زبان فارسي به اقتضاي نياز روز واژه جديد ابداع مي كند . مثل فرآيند . راه كار . ساختار . بازخورد و از اين قبيل و گاه مردم عوام واژه اي را خلق مي كنند مثل خالي بندي . بد بياري و غيره .

در زبان فارسي واژه ها با ظرافت و لطافت بهم پيوند مي خورد و گاه تشبيه و استعاره نيز به كمك مي آيد . نمونه اين هنرنمائي را در اشعار فردوسي مي بينيم .

به لرزيد دشت و بتوفيد كوه - ز سم سواران هردو گروه
و درجائي ديگر
نيامدش پرمغز گفتار اوي - سرش تيز تر شد به پيكار اوي

در اينجا اصطلاح تركيبي سرش تيز تر شد به معناي مصمم و راسخ تر شدن آمده . كه نه تنها مفهوم را به خوبي رسانده . بلكه جمله را روان تر . رسا تر وتلفظ آن را راحت تر كرده است .

نرمي شيريني و انعطاف پذيري زبان فارسي از همين ويژگي ها مايه مي گيرد . در حاليكه زبان عربي بر اساس قاعده و قانون صرف و نحو بنا شده . و خشك و خشن است .

از آقاي تقي زاده بايد پرسيد. اگر زبان عربي نمي آمد . آيا زبان آريائي عقيم مي ماند و سكه فصاحت نمي خورد ؟ آيا زبان انگليسي كه با عربي تركيب نشد از فصاحت برخوردار نگرديد ؟

آقاي تقي زاده نمي داند و يا نمي خواهد بداند كه اگر زبان عربي صاحب قانون و قاعده صرف و نحو شد . دانشمندان ايراني مثل سيبويه فارسي و ابن مقفع در تنظيم آن سهم داشته اند .

سئوال اين است كه اگربه ادعاي ايشان سعدي و حافظ و ناصرخسرو پديده هائي متاثراز زبان عربي هستند چرا اين بزرگان در منطقه عرب نشين حجاز رشد نكردند .

آيا قبل از آمدن اسلام ما كتابخانه و دانشكده جندي شاپور را نداشتيم ؟ برزويه طبيب و بزرگمهر حكيم نداشتيم ؟ مهندس و معمار و موسيقي دان نداشتيم ؟ ابداع قنات و اختراع آسياب بادي و صنايع فلزي و هنر سفالگري و قالي بافي در تخصص ايرانيان نبوده ؟

آيا هيچ كتاب يوناني و هندي در ايران قبل از اسلام ترجمه نشده ؟ آيا هزاران جلد كتاب كه به دستور عمر سوزانده شد از عربستان آورده بودند ؟

شايد به نظر ايشان نسخه تاريخ ايران باستان كه به زيور اشعار فردوسي بزرگ آراسته شد و كتاب كليله و دمنه كه با همت برزويه طبيب به پهلوي ترجمه شد . آثار ادبي تازيان بوده باشد .

اگر اعراب اقيانوس بيكران علم را داشتند چرا براي خودشان بر نداشتند . شما سرتاسر عربستان بگرديد . چه قبل و چه بعد از اسلام و يك دانشمند مهندس يا معمار نشان دهيد .

يك اثر باستاني در رديف تخت جمشيد يا تيسفون نشان دهيد كه ارزش هنري داشته باشد . يك مورد از هنر دستي و يا صنعت نشان دهيد كه ساخته دست عربان باشد .

عرب شتر چران سوسمار خور چه مدنيتي مي توانست به ديگران بدهد . اگر مدنيت مي داشت بايد نشانه هاي بارز آن در سرزمين حجاز مي بود . آنچه از شواهد و قرائن بر مي آيد اين قوم جز قتل و غارت و تخريب و چپاول هنري نداشته است .

وآنچه از سازندگي در ايران پس از اسلام مي بينيد همه از هوش و ذكاوت و ذوق و هنر ذات ايراني مايه مي گيرد . و نه چيز ديگر .

مگر نه اينست كه بوعلي سينا و ذكرياي رازي زائيده و پرورش يافته ايران زمين بودند ؟ مگر نه اينكه اين بزرگان خرد گرا بودند ؟ مگر نه اينكه از جانب علماي دين تكفير شدند . چرا شهرت و افتخار آنان را به حساب عرب و اسلام بگذاريم ؟

آقای تقی زاده در اين گفتار خود می‏گويند اسلام به ايران روح‏ تازه بخشيد ، شايد اين روح تازه را در فرهنگ تبعيض و تحقير آميز آن بتوان ديد.

شايدواژه هاي ضد انساني از قبيل ملحد . محارب . معاند . مفسد . منافق . مشرک . مرتد . کافر . زندیق . دهری . طاغی . یاغی . باقی . فاسق . فاجر . مهدورالدم . محارب با خدا . مفسد فی الارض . نشانه هائي باشد از روح تازه اي كه در تن ملتهاي مظلوم و مغلوب مي دميدند .

برچسب هاي توهين آميزي كه چون دشنه بر پشت حقوق بشر كورش فرو مي رود و هم وجدان هر انسان آزاده را مي آزارد . معذالك ناچاريم به رعايت قداست حساب اسلام و پيامبرش را از مدنيت عرب جدا كنيم .

آيا وقت آن نرسيده كه از خود بپرسيم امثال تقي زاده ها با تحقير نياكان و افشاندن خار در چشم ايران باستان چه هدفي دنبال مي كنند وچه سودي مي برند ؟ بركشيدن اجنبي تا اوج قله عزت و نشاندن نياكان در حضيض ذلت نشانه علوطبع است يا خودباختگي ؟

فرهنگ و تمدن ملي را زير سئوال بردن و برآن تاختن چه افتخاري مي آفريند ؟ اين ناسپاسي را چگونه توجيه كنيم ؟ خوش خدمتي به اجنبي يا خودزني ملي ؟

اگر هدف اصلي رونق دادن به بازار دين فروشان باشد ؟ گمان نمي كنم به مراد برسند. چرا كه ايران از مرد زائيدن عقيم نمانده و همواره يعقوب ليث ها . ابومسلم ها . بابك خرمدين ها داشته كه در مقابل احنبي ايستاده و از كيان ملي خود دفاع كرده اند .

اما اگر هدف نقد منصفانه تاريخ باشد . به هدف برطرف كردن نقطه ضعف و تهذيب نفس كمال مطلوب است .

خوش آمدید آزاده خانوم به ایران فروم
مطلب جالب و پسندیده ای بود و من استفاده کردم
سپاس

واقعا حس وطن پرستی شما رو میستاییم
، تمام جوانان ایرانی باید قداست پیشینیان خود رو بدانند و از آن حمایت کنند و کاهلی این اندیشمندان را محکوم میکنیم
اما آزاده خانم فرهنگ ایرانی توهین و بد گویی از هیچ قومی را در خود جای نداده که به مصداق این حرف ادیان و گویشهای مختلفی در سلطنت کورش کبیر با احترام و آسایش زندگی می کردند
پس چه بهتر که ما هم همانند پیشینیانمان باشیم
با کمال تشکر از مقاله زیبا و مهم شما

البته من یادم رفت ورودتون رو به بچه های با حال ایران فروم تبریک بگم
معذرت
خوش آمدید

ازاده از کاربران قدیمی ایران فروم هست با وجود اینکه هر از گاهی میان اما با مطالب جالبی میان

پس چرا هنوز نیمه فعال ؟

ایشون ازماه جولای 2009 عضو هستند تغریبا 11 ماه میشه شاید به خاطر مشغله ای که دارن نمیتونن زیاد بیان

پس ما پیش کسوتی ایشون رو ارج می نهیم

پس به سان همیشه ما غلط کردن خود را رسما ابراز داشته و دست تمنای بخشش را به سوی آزاده خانم دراز میکنیم(البته اگه پیشاپیش بگم که ممکن دست ما رو رد کنه ، بابا نا محرمیم دیگه(.

خوب شد تو این جمع ما یک خط وسطی هم دیدیم افرین به تو که نه مانند ازاده خانم تند روی کردی

که ما را به دیانت خود شرمنده کنی

ونه مانند اقای تقی زاده ملتی که هویت وملیت خود را به فرهنگ عرب باخته است منظور است

افرین خانم فایزه این به حقیقت نزدیکتر هستش

Last edited by hiran on Thu Jun 17, 2010 4:46 pm; edited 1 time in total

..................................

Last edited by HrRo on Sat Jun 19, 2010 11:44 am; edited 1 time in total

فائزه خانم شما درست میفرمایی من هم کاملا با شما موافقم
اما یه چیز رو دوست دارم بدونم و اون اینه که جواب این 30 سال مظلومیت تاریخ و تمون ایران و به قولی از شما دین( البته من با آزادی در انتخاب دین و گفته ی آقا حیران موافقم) رو چه کسی پاسخگوست؟
رهبری این کشور پس از بازدید از شیراز بیان میکند که من با دیدن تخت جمشید به یاد جباران میافتم و حتی دیداری از آن نمی کنند
اوضاع دینی مملکت را که خود نیز استادید.
تشکر ویژه ای از استاد خودم آقا حیران دارم ولی نیز بیان میدارم که این نوشته ها به مراوده بیشتر شباهت دارد تا بحث چرا که بحث نیاز به حضور همگانی و نیز بی تعصب اعضا را نیاز می طلبد
البته اگر اشتباه می کنم ممنون میشوم راهنمایی شوم
با تشکر از شما

ما فعلا" جمال فائزه خانوم رو زیارت فرمودیم ، در این خصوص اگر زنده ماندیم چند روز بعد ، پس از فراغت از کار و بار و این حرف ها ، با صبر و حوصله در این مورد نظر خواهیم داد.فعلا" این بنده ی حقیر سراپا تقصیر را معذور دارید.

Last edited by sohailsoltani on Thu Jun 17, 2010 6:07 pm; edited 1 time in total

ممنون از راهنماییتون
اما شناختن راه درست و ارائه ی اون ونیز اصلاح خودمون چی میشه ؟
هر بحثی یه مدیر و گرداننده داره که در آخر نتیجه گیری میشه
ما الان اینجا به ابراز نظرات میپردازیم ( که البته خیلی هم عالیه) ولی راه درست معین نمیشه

کما فی السابق بنده عذر خواهی میکنم
ما را ببخشایید که خامیم
ممنون از راهنماییتون

شکسته نفسی نکنید احمدجان من با دیدن برخی از مطالب حضرتعالی


میدونم که دانشمند و ادیبی فکور هستید

شاد و کامروا و موفق باشی

سلام به دوستان عزیز
استفاده کردم از نظرات مفید و محترمتان
اینجانب همیشه وقتی می خوام به یقین در مسئله ای برسم جبهه مخالف می گیرم

عرب به ایران حمله کرد
دربار ساسانیان با ان شکوه و عظمتدر برابر انها زانو زد چرا؟
چرا گذاشتند بقول ازاده یک مشت عرب سوسمار خور بر ما حاکم شوند
پدران ما کوتاهی کردند پدران ما اگر از نظر نظامی شکست خوردند پس چرا تن به شکست فرهنگی دادند که صد بار نکبت بار تر از ان است
فیلسوف و دانشمند ابو علی سینانامی بکلی عربی برای خود انتخاب کرده
این شکست فرهنگی نیست
با عرض معذرت می توان گفت پدران و نیاکان ما احمق بودند که یک مشت عرب بیابان گرد تونستند هنوز تا هنوزه بر ایران حکمرانی کنند
دوستان من این حماقت از نیاکان ما بوده که تن به این خفت دادند
در جنوب کشور ما تشریف بیاورید از نزدیک ادرس بدم ببینید مقبره هایی وجود دارند که در سر در ورودی انها نوشته این یکی از سرداران سپاه اسلام بوده که در جنگ به شهادت رسیده ودر این محل دفن گردیده و حالا ما ایرانیان انرا زیارت می کنیم و پول و اشیاء قیمتی خود را نذر ان می کنیم واز او شفای مریضمان را طلب می کنیم
یک مثال ساده بزنم
فرض کنید علی شیمیایی که یکی از سرداران ارتش عراق بوده در خوزستان کشته شده وبعد از چند سال نوادگان ما بیایند بارگاه برایش بسازند و انرا زیارت کنند و از او شفا بخواهند
ما به چی گذشته خودمان می نازیم
وجدانا حقمان نیست که دو هزار سال دیگه بر ما حکومت کنند
در تایپیک کفران نعمت عرض کردم ما کفران نعمت کردیم و عرب بر ما مستولی شد
عمر برای تهییج مجاهدین برای جنگ با ایرانیان به انها گفت
ان بهشتی را که خدا در قران وعده داده منظور ایران بوده دختران زیبا روی و با کره نهر های جاری که از زیر در ختان می گذرد همه در مداین به یکجا بدست مسلمین افتاد
ای لعنت بر جلال و شکوه دربار ساسانی
کو غیرت ایرانی هشت سال با حکومت تازه تاسیس انقلاب زده ای جنگیدند نتونستند یک وجب از خاکمونو بگیرند اون وقت با یک حمله تا نهاوند رفتند
ما باید به داشته های الانمون ببالیم نه به فرهنگ وتمدن از دست رفتمون
دوستان عزیز
چرا تحت تاثیر یا وه گوییهای دشمنان قرار می گیریم
اسکندر یک شب سه هزار دختر ایرانی را در اغوش سه هزار سرباز یونانی قرار داد تا نسل ایرانیان را منقرض کند حتی دختر پادشاه ایران را داریوش بزرگ را به رخت خواب خود برد
باز هم بگم
خودم از گفتن این جملات که دکتر باستانی نقل نموده دلم ازارده می شود غیرتم درد میگیرد
ازاده عزیز من قصد ندارم از شخص یا حکومتی دفاع کنم ولی نمی توان تاریخ را ندید
در حملات مغول به هر یک از سربازان مغول در هر حمله 10 دختر و زن ایرانی رسید که انها را به بازار برده فروشان ماورائالنهر فرستادند
صلابت ایران را در زمان خودمان جستجو کنید
یکی از همکاران برای ماموریتی به مرز مهران رفته بود می گفت عراقیا دختران خودشان را در حملات اول امریکا به عراقبه روستائیان ایرانی می فروختند
یکی از بختیاریهای غیور خوزستان در بند محاسره عراقیا نارنجک زیر لباسش را در بین چهار عراقی که قصد گرفتن اورا داشتند منفجر کرد و خود را برای ایران فدا کرد اگر ارش افسانه بود ولی این داستان واقعی بود

.......................

Last edited by HrRo on Sat Jun 19, 2010 11:43 am; edited 1 time in total

با سلام خدمت تمامی دوستان گلم
تمام مباحثه کنندگان این تاپیک بر این موضوع هم عقیده اند که می بابیست از فرهنگ غنی خودمان به جای فرهنگ های بیگانه در هر زمینه ای استفاده کنیم اما جالب اینجاست که در نوشتن متن های خودمان ، زمانی متنی را شیوا و زیبا می انگاریم که از لغات عربی( اونم نه از نوع ساده که خفنش) بر وزن های مختلف عربی استفاده کنیم. حتی در نامه نگاری های دولتی زمانی که قابلیت استفاده از لغات فارسی رو داشته باشیم باز هم از لغات عربی استفاده می کنیم چرا که نامه را رسمی تر می پنداریم
جالب اینه که مردم ایران هم ( از جمله بنده )وقتی اسم از فرهنگ وتمدن مییاد رگ گردنمون میزنه بیرون (مثل فیلم 300) ولی وقتی میپرسی جریان چیه هیچ توضیحی نداره.
البته این عدم اطلاع مقداریش شخصیه و میزان عمده ی اونم به مدیران فرهنگی مربوطه( اگر چه بنده بر این باورم که این حکومت کمر به از بین بردن تمدن ما داره)حال که مدیران فرهنگی گامی بر نمی دارند حد اقل کاری که از دست خودمان بر می آید را انجام دهیم.
مسئله اسلام هم که از جانب دیار اعراب به ایران زمین آمده است مسئله پیچیده ای نیست و همانطور که آزاده خانم فرمودند مانند بسیاری از حکومت های اسلامی غیر عرب رفتار می کنیم
ضمنا آقا حمید رضا فائزه خانم هم حقارت ایرا و ایرانیان رو نخواسته وبلکه متعادل حرکت کردن در هر مسیری را که معقول است را پیشنهاد کرده اند که گفته ی متینی است
و باید دانست که تعصبی عمل کردن در رابطه با هر موضوعی چشم انسان را کور و گوش ما را کر میکند و نتیجه ای حاصل نمی آید

یک سوال اساسی که تقاضای پاسخ دارم اینه که چرا خود آزاده خانم که این تاپیک رو ترتیب دادن توی بحث شرکت نمی کنند ؟ فکر میکنم ما نسبت به تاپیکی که ایجاد میکنیم باید یه مسئولیتی در قبالش داشته باشیم
با تشکر از همه شما

[You must be registered and logged in to see this link.]

Last edited by HrRo on Sat Jun 19, 2010 11:43 am; edited 1 time in total

HrRo wrote:

[right]با درود

با اجازه شما پستتان را به چند بخش تقسیم کردم تا پاسخگویی به آن راحت تر باشد.

الف- اگر دقت کنید میبینید که من پیش از اولین پست شما در این تاپیک از آقا/خانم آزاده برای میهن پرستیشان ، سپاسگزاری کردم و این یعنی که با ایشان هم عقیده هستم و وقتی شما ایشان را متهم میکنید ، خواه ناخواه دیگرانی را که همفکر ایشان هستند را هم نشانه میگیرید.

ب- شما فرمودید که پیش از آنکه بنده وارد این انجمن شوم، با ایشان در مورد مسائل مرتبط با دین بحث داشته اید و کم و بیش از افکار ایشان با خبر هستید. حالا از کجا اینقدر مطمئن هستید که شما درست فکر میکنید و در عین حال دلسوزانه بسیار آرزو میکنید که تصور شما از هدفمند بودن تاپیک ایشان اشتباه باشد؟
شما در چه جایگاهی هستید که چنین قضاوتی بکنید؟ شاید انتظار دارید در این انجمن تنها و تنها مطالبی درج شود که منطبق با خواست ها و سلایق شماست؟ آیا این انصاف است؟
و اگر انصاف است پس حتماً اینجا ایران فروم نیست...!

ج- شما در پست قبلی خودتان در همین تاپیک نوشتید برای تخریب تخت جمشید غمگین هستید ولی در این پست عظمت پادشاهان و وصیت نامه کوروش بزرگ را به باد تمسخر میگیرید . اینچنین چرخش 180 درجه ای چه توجیهی دارد؟
برای تخریب یک مکان فیزیکی - که اگر هم نباشد نام سازندگان آن همیشه در تاریخ خواهد ماند - غمگین هستید ولی یک اثر معنوی مانند وصیت نامه کوروش که یک مرجع جهانیست را بی اهمیت توصیف میکنید؟

د- مفهوم نیست.

ه- هر زبانی ویژگیهای منحصر بفرد خود را دارد و در جای خود قابل احترام . اما در اینجا محور بحث مقایسه زبانها نیست بلکه دفاع از زبان پارسی است که شخصی مدعی شده زبان عربي غني . پرمايه . و وسيع است و زبان پارسی وامدار آن و اینکه زبان پارسي به اعتبار و پشتوانه زبان عرب بارور شده و سكه فصاحت خورده .
ما ایرانی هستیم .چرا باید حتی دفاع از زبان ملی ، ما را اینچنین برآشفته سازد؟

فردوسی در شاهنامه گفته :

بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی

و در جایی دیگر :

زشیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را رسانید به جایی کار
که تاج کیانی کند آرزو
تفو بر چنین چرخ گردون تفو

حتماً فردوسی هم این اشعار را هدفمند نوشته بوده و احتمالاً از آنسوی بام سقوط کرده است.

با احترام به عقاید و باورهای شما دوستان آزاد اندیش ایران فروم - شب خوش

کاش به قول احمدجان این ازاده خانم بحثی را که مطرح میکنند برحسب مسولیت

پذیری میومدند ودر ان شرکت میکردند

بعد دوستان وعزیزان من در فروم وانجمن اراییه نظر و اندیشه ازاد است

ولی نباید ان را محملی برای رقابت مخرب و مفارقت قرار داد من روی سخنم با شخص خاصی نیست

ولی دوستان بهتر نیست که ما با حسن نظر ارای هم را مورد مطالعه قرار دهیم

بخدا همه دوستان در این تاپیک دارای یک اندیشه قرین به هم و نزدیک به

ان نظرییه زنده باد مخالف من هستش

پس چرا؟

چرا؟؟


دوستانه با هم بحث را ادامه دهید

..........................

Last edited by HrRo on Sat Jun 19, 2010 11:42 am; edited 1 time in total

نقد بمعنای جدا کردن سره از ناسره است.
اگر جمله ی بالا تعریف درست و منصفانه ای از نقد باشد.بنده ،نوشته ی خانم را نقدی بی مایه و احساسی می دانم.

Last edited by شاهین on Sat Jun 19, 2010 2:00 am; edited 1 time in total

با عرض سلام و ادب خدمت آقا حمید رضا گل
بنده ابتدا و مکررا باید تاکید کنم که با این نوع بحث و گفتگو هابه علت نوشتاری بودنآنها موافق نمی باشم چون حالات را انتقال نمی دهند واین نکته را قبلا هم ذکر کردم که بیشتر این تاپیک ها مراوده ی اجتماعی است تا بحث و گفتگو زیرا در یک بحث یک نفر مدبر و آگاه و مورد قبول طرفین به عنوان گرداننده بحث شرکت می کند حال ما این همه راجع به موضوع بحث میکنیم و آزاده خانم دسته گلی نفرساتد. البته چندان هم غریب نیست چرا که نحوه گفتگو در فروم در حال حاضر بدین گونه است.
نیز بنده قصد جسارت و توهین به هیچ شخصی را ندارمدمن جمله شما و تمامی اعضای فروم را دوست خود میدانم. نظر شخصی بنده راجع به تعصبمختص شخص شما نبوده که حتی به خود و یا به عبارتی به تمام جامعه ایران عرض میکنم .در مورد شما هم بصورت کلی و از آنجا که صحبت های شما را نه ابراز نظر که حمله ای در برابر گفته های فائزه خانم دیدم، گمان به تعصب شما بر فرهنگ پیشینیانمان بردم . چرا که ایشان خارج از محدوده عقل سخن نرانده و توهینی به کسی به جز نویسنده تاپیک وارد نکردند که نویسنده حتی زحمت خواندن را بر خود هموار نکرد.
ولی بعنوان برادر کوچک شما تقاضا دارم که اگر از من رنجیده اید بنده همین جا از شما پوزش میطلبم و عذر خواهی میکنم چرا که فروم را محل دوستی میدانم و نه هیچ چیز دیگری
با تشکر از شما

........................

Last edited by HrRo on Sat Jun 19, 2010 11:41 am; edited 1 time in total

.

Last edited by hiran on Sun Jun 20, 2010 10:49 am; edited 1 time in total

مخلص آبجی آزاده که تا یادمون میاد هیچ رقمه جواب مواب به کاوه جماعت نیمیده
خب آبجی من ما زیر دیپلمه ها رم در یاب