Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionدادن یا ندادن ، مسئله ، اینست. Emptyدادن یا ندادن ، مسئله ، اینست.

more_horiz

آقا سامليكوم
آقا ما چيكار كنيم از دست اين خلايق ؟آقا جونمون رحمة لله عليه هميشه ميگفت :حرف مردم عينهو لقمه ي غازي توي گلو آدمه،نه ميشه قورتش داد!! خب آدم گلوش پاره ميشه ، نه ميشه بيرونش آورد ، خب آدم دهنش پاره ميشه!! حالا ما مونديم و حرف مردم كه عين بلانسبت قاطر چموش نه ميشه عقبشون رفت نه جلوشون. لنگ ظهري ، خير سرمون يه نون سنگك به بك دست ،يه پياله ماست تو دست ديگه ،ميرفتيم يه لقمه ناهار كوفت كنيم كه ،چـــي ؟ شوما بگو، كي رو ديديم ؟ اصغر دكه اي كه عين قرقي كمين كرده و منتظر شكار بخت برگشته اي بود تا مخش رو بگذاره تو فرغون و دوتا تيريپ تا امامزاده داوود ببره و برگردونه.هرچي خودمون رو زديم به اون راه ، نشد كه نشد. يكهو سبز شد جلومون و دهن گاله شو باز كرد و ا ما پرسيد : آق ميتي شوما بودي مي دادي ؟ يا نمي دادي ؟.
گفتيم :اصغر آقا قربونت ، ننه مون گشنه دم در واساده ،ارواح خاك هر چي مرده ته، از ما بكش بيرون ،اما بخرجش نرفت كه نرفت .كله شو يه ور كرد و دوباره پرسيد :نه، اي تن بيميره ،همينو بگو ، ازسگ نجس ترباشم اگه چيز ديگه اي بپرسم .گفتيم : خب به كي ؟ گفت به هر كي ؟ . راسياتش مام اومديم سربسرش بگذاريم ،گفتيم خب به چن نفر ؟
اصغر كمي پا به پا كرد ، انگاري داشت تو مخ نداشته اش عدد ميشمرد، بعد در اومد گفت : عده ش رو كه دقيق نميدونيم ،فقط ميدونيم خيليا، مثلا هزارتا ، ده هزار تا ،صد هزارتا ؟ گفتيم ، چــــــي ،صـــــد هزارتا ؟ عمــــــــرا اگه بديم . اصغر كه انگاري يه سور زده باشه شنگول دراومد كه :اگه شوما نخواي بدي و اونوقت حرف پس نباشه اونا كارشون با زور پيش بره چي ؟
گفتيم :آق اصغر تا ما به يادمون هست، اگه داستان بيع و شراست كه باس دو طرف قضيه راضي باشن ،وگرنه زور زوركي كه نميشه دادش من.حالا اگه همين دفعه رو داديم شوما راضي ميشي ؟ ديگه از ما ميكشي بيرون ،بريم يه لقمه ناهار كوفت كونيم .دهان گاله ي اصغر باز شد و گفت :نه ديگه ،مسئله همينجاست ،اگر كه آدميزاد يكدفعه داد بياد دفعه دوم هم بده ،دفعه ي سوم هم بده ،اصلا براش ميشه يه عادت ،ديگه هركي بياد بهش ميده.اگر هم نده و اونا به ميل خودشون كارشون را بكنند ،ديگه بدتر ،دردش بيشتر از اونه كه بده .چون ايندفعه برميگردن بهش ميگن كه ديدي كه تو ندادي اما ما بزور كارمون رو كرديم ؟.
آقا ما يه كم قضيه رو پيش خودمون پس و پيش كرديم ، نون سنگك رو داديم اون دست و پياله ي ماست رو اين دست ،ديديم كه ،چــي ؟.خب حرف حساب جواب نداره.
اما واسه اينكه كم نياريم و قافيه رو نبازيم ،تنها راهش اين بود كه اصلا از اول بريم تيريپ كولي بازي وبزنيم زير كل و كاسه و منكر همه چي بشيم. گفتيم :آخه بنده خدا ، حالا كي اومده گفته كه ما ميديم ؟گفت: كشور . شستمون خور دار شد كه باز فك و فاميل غلام هيچي ندار واسه ما ، چـــي ؟ سوسه اومدن ، گفتيم كشور خانوم؟ عيال و منزل سليطه ي عباس آقا جيگركي ،آباجي پاچه ورماليده ي غلام پاسبون رو ميگي ؟.اولا كه اون به هرجاي نه بدترش خنديده ،دويما كه ،اصغر آقا ما تا بحالش واسه گل روي اينكه شوما روزنومه چي هستي و بقول خودت ،نماينده ي ركن چهار مشروطيتي هيچي بهت نگفتيم كه دم صلات ظهر ما رو يه لنگه پا
نيگر داشتي و ليچار بارمون ميكوني !! وگرنه هر كس ديگه اي بود ميباس همي الآنه ، ننه ي مادرمرده اش دنبال سفارشت سنگ قبر و تهيه ي سور و سات اول و سيم و هفته ش باشه. اصغر آقا با دهن باز همچي مات و متحير مارو نيگا نيگا ميكرد كه هول ورمون داشت نكنه بنده خدا داره پس ميفته .بعد يه دفعه اي نطقش باز شد كه :كشور خانم كيه ؟شوخي ناموسي چيه آق ميتي ؟ بابا من وزارت كشور رو ميگم ،ميگم اگه شوما بودي مجوز واسه راهپيمايي مي دادي يا نه ؟.
آقا ما رو ميگي ؟ يه باره وا رفتيم ،بدجوري بور و كنفت شده بوديم ، اما خودمونو از تك و تا ،چـــي ؟ ننداختيم .گفتيم سپلشك ، پس شوما اي حرفا رو از اي لحاظ داري ميفرمايي ، ما فكر ميكرديم از اون لحاظ ميگفتيد . بعدم تر و فرز خودمون رو جم و جور كرديم ،تك زبوني زت زيادي گفتيم و دو سه تا حب جيم انداختيم بالا و اصغر آقا رو همينطور مات و حيرون سر چارسوق جا گذاشتيم.

descriptionدادن یا ندادن ، مسئله ، اینست. EmptyRe: دادن یا ندادن ، مسئله ، اینست.

more_horiz
عجب ، من که از این سبک نوشتن خیلی خوشم میات ولی خب راسیاتش چون فارسی زیاد بلت نیستیم ، مام نمیریم دونبالش
خیلی قشنگ بود آق شاهین
دست مریزاد
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply