Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionمراسم ارتحال Emptyمراسم ارتحال

more_horiz
آقا ساملیکوم
خدا الهی به زمین گرم بزنه ای اسمال رو، که از سه چهار ماه پیش ،هی نشست ،هی بلند شد، هی گفت :آق میتی ، ای دوره زمونه رسم شده که هرکی تو یه خاندونی به رحمت خدا میره ، خونوادش ، چی ؟ سر سال واسش مراسم ارتحال میگیرن. مگه شوما چیت کمتر از ای آقایونه ؟ آقا جونتون ،
الهی نور به قبرش بباره ، یه حرف میزد، اندازه ی یه مثنوی توش معنی بود.خدا اون دنیا واسش خیر بخواد ، همین اصغری ، بچه ی سکینه خانوم ، سبزی فروش سر بازار رو که کچلی گرفته بود ،بعد اونهمه حکیم و بیطار که بردن و افاقه نکرد ، کی با یه آب دهن و آب باطل السحر کارشو ساخت ؟ میگی نه ؟الآن رو سرش خرمن خرمن مو ،میگن ننه ش سر هفته نشده باس ببردش سلمونی .ما که یادمون نیس ،اما ننه مون تعریف میکونه ، آقاجونتون وقتی سوار خر بندری اومد تو همین کوچه ی درختی خودمون ، بابای همین غلام پاسبون مفنگی خودمون اون سالها عسس بوده ، جلوشو گرفته و گیرسه پیچ داده تا ازش شیتیلی بگیره .اونوقت آقا جونتون قد یه دور تسبیح با ریش سیفیدای محل چاق سلومتی کرده و روشو کرده به پاسبونا و گفته من به کمک همی اهل محل تو دهنتون میزنم ، بابای غلام هم دمشو گذاشته رو کولش حالا نرو کی برو، تا اینکه خبرش اومد تو فرنگستون گور بگور شده !!. اونوقت شوما نمیخوای واسه یه همچین آقاجونی ، یه مراسم جمع و جور ارتحال بیگیری ؟ ای اف به دنیا ، ای روزگار بی غیرت .

تف به ذاتت بیاد اسمال که ما رو خاممون کردی.آخه آق میتی ، قربونت بره، ای فریدون آواره با همه ی کارتنهاش ، بعد یه عمر آبرو داری ،اینجور باس خام یه الف بچه میشدی ؟ ای تف به ذات نداشته ت اسمال ، که تف و لعنت آقا جون رو با دس خودمون ، واسه خودمون ریدیف کردیم.حالا جواب ننه رو چی بدیم ؟ اون که دیگه هیهاته .دیگه چه جوری تو چشاش نیگاه کنیم ؟ همین الانی پیغوم داده که چی ؟ گفته آق میتی دستت درد نکونه که جواب اونهمه شیرحلالم رو دادی ، ایول!! خواستگاری برم واست ؟ اگه دیگه پشت گوشت رو دیدی ، دومادیت رو هم دیدی ، عاقت کردم ،عوقم روش.
بفرما ، دیدی چه جوری تا آخر عمری،عاق والدین و عزب و اجاق کورمون کردی اسمال ؟.
گوشتون با منه آقایون ، از سر بدبختیه که واسه شوما میگیم.کور و پشیمونیم از ای مراسم ارتحال.ای غلام پاسبون الهی رو تخت مرده شور خونه ببینمت با این لقمه که واسه ما گرفتی.
آقا قرار شد بریم تو مسجد محل ،همونجا مراسم ارتحال رو بیگیریم و خلاص .اما همین اسمال گور بگوری در اومد گفت ،بریم سر خاک آقاجون، هم فال و هم تماشا ، هم فاتحه ای میدیم و استخون سبک میکنیم هم کلاس ارتحالمون ،چـــی ؟ میره بالا. مای گردن خورد هم قبول کردیم.کلی آذوقه و بیسکوییت و ساندیس ورداشتیم بردیم سر خاک ،فریدون هم به قاعده ی یه وانت سه چرخه گل آورد و دور خاک آقاجون رو کرده بود عینهو گلستون، اصغر دکه ای و اوس عباس جیگرکی هم ترتیب اعلانیه ی مراسم و ناهار بعد از ارتحال رو داده بودند.یه تابلوی نقاشی آقاجون با یه بیت شعرمشتی : رفتی و ز رفتنت دل ما چون بلال شد - بعد از تو قامت ننه همچون هلال شد.
رو یکی از زیدای آق شاهین داده بود رو کرباس کشیده بودن که هرکی از دور می دید ،انگاری بابای خودش به رحمت خدا رفته ،فر و فر ،گوله گوله اشک بود که سرازیر می شد.سر وعده ، همه ی اهل محل اومده بودن و مام بعنوان یادگار آقا جون داشتیم از محسناتشون نطق میکردیم که
نمیدونیم از کجا سر و کله ی یه مشت از رفیق رفقای غلام پاسبون پیدا شد که زنجیر و قمه بدست وسط جمعیت افتادند و داد می زدند : آقمیتی ، آقمیتی ، لایق در پیتی . غلام هم اون وسط چنون عربده میکشید که هرکی از دور می دید فکر میکرد مراسم ارتحال بابای گوربگوری خودشه.

ما، به احترام ارتحال میت ،هرچی ایما و اشاره کردیم که ،غلام ، خوبیت ،چــــی ؟ نــــره ، اون جماعت زنجیر بدست حالیشون نمی شد که نمی شد. با مشت و لگد هر کی رو که می دیدن از سر خاک دور میکردن ویک ریز شعار می دادن : میتی بیا ، میتی بیا . راسیاتش ما فرک کردیم که با ما هستن ، خواستیم بریم بیبینیم چی میخوان ، امافریدون ،که حواسش شیشدونگ بود ،دستمونو گرفت . آسته تو گوشمون گفت که : آق میتی ، رفتی ،دیگه چی ؟ رفتی .این بود که مام بیخیال رفتن و ایناش شدیم.
تو این هیر و ویری هم یه نامردشون ،عکس آقاجون رو گرفته و شعر به اون باحالی رو خط زده ، بجاش نوشته بود :
مردی و زمردنت ننه هم ارتحال شد - ای ارتحال برو که نوبت عشق و حال شد.
جماعت هم انگاری روباه افتاده به مرغدونی ،هر کی دو تا پا داشت ،دوتا پای دیگه هم قرض کرده و پشت به دشمن، رو به میهن ، پا به فرار گذاشتند. خلاصه سر و تهش یه ربع نشد که دیدیم علی مونده و حوضش .جل و پلاسمون رو برداشتیم و عین لشکر شکست خورده از قبرستون زدیم بیرون.ایناش به کنار ،وقتی رسیدیم در دکون ،دیدیم یه احضاریه از عدلیه اومده که اق میتی اگه آب دستته، بیریز تو خلا و بیا که غلام پاسبون بخاطر ایراد ضرب و جرح در مراسم ازت شاکی شده. این رو دیگه کجای دلمون باس بزاریم ؟
ای اسمال خدا بگم چیکارت کنه که دشمن شاتمون کردی.

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
و این هم حکایت ارتحال مراسم ارتحال بود
ایکاش منبع اش را هم قید میکردی

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
اق شاهین مطالب بو دار ننویس داش
الان که فیلتر بشی

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
متنش وسبک و سیاق نوشتنش خیلی قشنگ و مشتی بود، اما کی نوشته ش ، چرا نوشته ش ، براکی نوشته ش ، چه جور نوشته ش ، بمانَد!
ما که استفاده کردیم و دست شما هم درد نکنه

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
اون دعوای آق میتی و غلام پاسبون هم حکایت تیتر روزنامه امروز جوان است

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
yady جان ، منبعش خودم بودم. 3
beul جان ، عجب سق سیاهی داری بابا ، همین امروز بردنمون زیر تیغ. 3
sohail جان ، خوش هاتی پهلوان ،خوشم آمد که خوشت آمد. 3

اگر دوستان مایل به خواندن مطالبی ازین دست باشند میتوانند به وبلاگ گروهی ما به آدرس زیر سرکی بزنند.
tabeediha.blogspot.com
البته از امروز به بعد ، با یو95 یا یو96 کرم الله اقدامه. 3

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
جناب شاهین کجای قیافه ی مظلوم ما به پهلوان می خوره عزیز دل؟
16

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
سهیل جان من چون یک رگ خودم هم کرماشانیست ،طبیعتا، خودم هم نیمچه پهلوان هستمD:

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
شیدا له خوه ی شیدا بی
لفیگ ارای پیدا بی
3

descriptionمراسم ارتحال EmptyRe: مراسم ارتحال

more_horiz
آقا شاهین قلم شیوا و روانی داری و سبک و سیاق گل آقا در ذهن تداعی مینمائی
احسنت [You must be registered and logged in to see this image.]
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply